در ادبیات سیاسی محمدرضا پهلوی، نوسازی در مقابل سنت گرایی تعریف و تحدید شده بود. اما سنت ستیزی شاه در پوسته سیاست نوسازی، همانند شمشیر دولبه سبب تشديد مخاصمات اجتماعى و به تـأخير افـتادن توسعه سياسى در ايران شد.
یکی از مسائلی که شاه در سفر خود به آمریکا در دهه 1340 بر آن تاکید کرد، موضوع تهدید کمونیسم و تأثیر آن بر منافع آمریکا در خاورمیانه بود. شاه تصورات خاصی پیرامون نقش ایران در جلوگیری از نفوذ کمونیسم داشت و خطر نفوذ کمونیسم را بسیاری جدی و بااهمیت تلقی میکرد.
در آزادسازی خرمشهر جوانان و فرماندهان زیادی شهید شدند که یکی از آنان محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر بود که جایگاه ویژه ای در سازماندهی نیروها و انجام عملیات های مختلف داشت. او از همان آغاز جنگ خود را برتر از مردم ندانست و ابتدا نیروها را به میدان نفرستاد بلکه دوشادوش مردم از شهر دفاع کرد.
تمامی روابط، دیدارها و تعاملات حکومت پهلوی و رژیم صهبونیستی به صورت سری و محرمانه انجام می گرفت. موضوعی که اسدالله علم در خاطرات خود از سفر اسحاق رابین به ایران از این روابط پنهانی رمزگشایی می کند.
مسئله انتشار بیماری همه گیر وبا در دوران قاجار که با قحطی نان و ارزاق مردم نیز همراه شد از جمله بحرانهایی بود که در این سلسله بوجود آمد. حکام علنا مباحث آشکار را پنهان می کردند و حتی انتشار وبا را مایه تنبیه مردم می دانستند.
بوریس باژانوف، رئیس دبیرخانه دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی و دستیار استالین، در سال ۱۹۸۳، خاطرات خود را برای اولین بار به صورت کتابی منتشر کرد.
گروهک تروریستی منافقین در اولین گام برای عضوگیری اقدام به جداسازی آنان از خانوادههایشان میکرد. در این حین آنچنان در زندگی خصوصی این افراد دخیل بود که قدرت تصمیم گیری و اختیار در همه مسائل خصوصی را از آنان گرفته و این اعضا را تنها به صورت مترسک و بردهای برای اهداف سران این فرقه تروریستی بکار می گرفت.
اصلاحات ارضی در دهه 1330 مطرح شد و در اوایل دهه 1340 به تصویب رسید. علت طرح برنامه اصلاحات ارضی ریشه در مسائل گوناگونی داشت. با این حال تحولات سیاسی در دهه 1330 و از جمله افزایش نارضایتیهای مردمی به دلیل کودتای 28 مرداد 1332 نقش مهمی در این ماجرا داشت. وضعیتی که برای متحدان خارجی شاه نیز میتوانست خطراتی را به همراه داشته باشد.
بعد از طرح برنامه اصلاحات ارضی، امام اولین کسی بود که به مخالفت با آن برنامه پرداخت. اعتراضات امام ریشه در مسائل مختلفی داشت، با این حال فارغ از خود برنامه، اصلیترین دلیل مخالفت ایشان، با مسائل کلان سیاسی بود. موضوعی که آیتالله مهدوی کنی به خوبی در خاطرات خود به آن اشاره کرده است.
بسیاری از اعضای ساواک در قالب چهرههای مختلف در احزاب و گروههای سیاسی مخالف رژیم شاه نفوذ داشتند و از این طریق به شناسایی مخالفان رژیم و نیز دریافت اطلاعات لازم مبادرت میکردند.
ادارات دولتی هر یک به نوبه خود مشغول انجام دادن اموری سطحی و بیهوده بودند و فرسنگها با حقیقت وظیفه شناسی فاصله داشتند و فقط در تلاش بری استفادههای نامشروع مادی اوقات اداری خود را میگذراندند.
مشروطه گرچه در ابتدا با همگامی علما و آزادیخواهان با افکار و گرایشات متفاوت آغاز شد؛ اما بتدریج بسیاری از موافقان آن به خصوص از قشر روحانیت، به مخالفت با آن پرداختند. این مخالفتها عمدتاً به دلیل انحراف جریان مشروطه از اصول اولیه خود بود. ملامحمد آملی و سیدکاظم یزدی را میتوان در زمره این مخالفان قرار داد.
محققانی چون نیکی ار کدی معتقدند که ایرانیان درباره نقش انگلیسی ها در کودتای سوم اسفند 1299 اعتقادی اشتباه دارند و به غلط انگلیس را عامل کودتا می دانند. عبارات زیر می تواند قضاوت کند که آیا ایرانیان در این باره اشتباه می کنند یا خانم کدی؟
رضاخان با آنکه خود را شاه کشور می دانست اما در جمع آوری اموال و دارایی و خصوصا زمین بسیار حریص بود و هر جا که زمین مرغوبی را می دید قصد تصاحب آنرا داشت. در این زمینه حتی یکی از روزنامه های فرانسوی به وی لقب «جانور زمین خوار» داد.
شاهان قاجار از جمله ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بخشی از دارایی کشور را صرف خوشگذرانیهای خود می کردند و اروپا گردی یکی از این تفننهای شاهانه قاجار بود که متاسفانه حتی برای انجام آن با وجود خالی بودن خزانه نیز وام های کلان دریافت و کشور را مقروض می کردند.
در دوران مبارزات انقلابی علیه حکومت پهلوی، زمانی که فعالیت ها و نوشته ها و اظهارات روشنفکران و نویسندگانی چون جلال آل احمد به معضلی برای ساواک تبدیل شد، این سازمان در گزارشی مفصلی که پیرامون سوابق جلال آل احمد تهیه کرده بود نوشته است.
تاجالسلطنه دختر ناصرالدین شاه قاجار از مدافعان انقلاب مشروطه و عضو انجمن حریت نسوان بود و به نوشتن خاطرات خود علاقه داشت. بخشهایی از خاطرات او به نام «خاطرات تاج السلطنه» برجا مانده که وسعت اطلاعات او را نشان میدهد و منبع تاریخی بااهمیتی است.
ماجرای طلاق زن اول محمدرضا شاه با توجه به اینکه روابط میان ایران و مصر را نیز درگیر می کرد و یک پیوند شاهزادگی بود از جمله وقایع تاریخی مورد توجه دوران پهلوی است. در این حوزه آنچه جالب توجه است انجام دو طلاق در یک زمان خاص بود.
مصدق بارها و بارها مورد انتقاد اطرافیان خود قرار گرفته است. وی اگرچه سیاستمداری کهنه کار بوده اما سیاستهایی در پیش گرفت که متاثر از آن در تاریخ ایران وقایعی رقم خورد که بسیار در سرنوشت این مرز و بوم تاثیرگذار بود.