در دوره صفویه، روشهای ارتباطی بسیار محدود بود و کسب اطلاعات از وضعیت کشورهای مختلف از یکدیگر با همان منابع محدود انجام میشد. بنابراین بسیاری از کشورها اطلاعات کمی از وضعیت سیاسی و اقتصادی یکدیگر داشتند
پدیده تلگراف که از جمله اختراعات مهم بشر است که کمتر بدان پرداخته می شود، همچنان که به دشمنان اسلام و ایران سود فراوانی رساند در خدمت جهان تشیع نیز بود.
در کنار سقائی و آب فروشی بوسیله مشک، جماعتی هم بودندکه بوسیله کوزه و یا سبو و یا لاوک و انواع دیگری از وسایل شکستنی سفالین که مقدار معتنابهی در آن آب جای میگرفت به درخانه ها می رفتند و آب به اهل خانه می فروختند....
جنس این گروه ها با رفتار و فرهنگ جامعه مدرن بسیار فاصله دارد و حتی نمی تواند خود را با آن هماهنگ کند؛ به همین دلیل تغییر چهره می دهد و یا به حاشیه می رود.
اعتماد السلطنه در کتاب "الماثر والاثار" درباره ی ورود کالاهای تجملی اروپا به خانه های ایرانی می گوید:"امروز هیچ خانه ای از اغنیاء و متوسطین ایرانیان نیست مگر این که البته به مقداری از اسباب زینت مابین افراط و اقتصاد ...
در دوران قاجار روستاییان از سکونت در محل گذر جاده ی اصلی به خصوص معبر عبور قشون، خوداری میکردند. روستاییان واقع در سر راه قشون در فقر به سر می بردند چرا که بدون این که خودشان بخواهند محصولات آن ها به یغما برده ...
حاکم با دیدن قحطی و حمله های مردم قحطی زده به خانه ی اغنیاء از ترس حمله به ارگ حکومتی، حکومت را به پیشکارش اسماعیل خان نوری واگذار و خود رهسپار تهران گردید...
"ماری (لیدی) شیل" به نکته ای عجیب ولی در عین حال واقعی در رابطه با بیماری وبا در تبریز اشاره می کند. ایشان در خاطراتش می نویسد که به هنگام شیوع وبا موقعیت جالبی برای زن های طبقه ی اعیان تبریز به وجود می آید....