لغت وایکینگ (Viking) به مردمانی اطلاق می شود که در اوایل قرون وسطی در کشورهایی چون نروژ، دانمارک و سوئد زندگی میکردند. متاسفانه آنها این نام - وایکینگ - را به ارث بردند و به همراه آن معنی و برداشت نا مناسب از آنرا نیز به دوش کشیدند. چرا که سالها قبل لغت وایکینگ به معنی دزد - دریایی - بود و به گروهی از مردم آن منطقه اطلاق می شد که در قرن نهم با تاخت ...
یکی از روشهای نفوذ استعمارگران در مستعمرات، استفاده از روشهای انساندوستانه جهت جذب مردم آن کشورها و نیز جلب موافقت سایر کشورهای استعمارگر برای حمایت از استعمارگری بود. لئوپولد در راستای تسلط بر کنگو از این روشها به خوبی بهره برد.
بسیاری از حامیان حکومت پهلوی معتقد بودند که بحران سیاسی ایران، بحرانی زودگذر است و به راحتی میتوان بر آن غلبه کرد. این موضوع نشان دهنده عمق بیاطلاعی بسیاری از نهادهای تحلیلگر وابسته به حکومت پیرامون بحران سیاسی کشور بود
یکی از شیوه های تبعید مخالفین در دوره پهلوی دوم این بود که حکومت به وسیله عوامل خود تلاش می کرد تا عرصه را بر مخالفین تنگ کند؛ به طوری که حیات و ممات او در سختی بیفتد. سپس حکومت چنان نشان می داد که عواملی که اقدام به حمله به آن شخص می کنند، دوستداران حکومت و مخالفین آن فرد هستند.
ابزارهای حمل و نقل جدید در ابتدا به زمان نیاز دارند که بتوانند خود را در انتخاب مردم جا دهند. از جمله این ابزارها نیز اتومبیل بود. بخصوص برای کشوری که حتی در آن ابزارهای حمل و نقل غیرموتوری مثل کالسکه و درشکه به دلیل خرابی جاده ها نمی توانستند به درستی مورد استفاده قرار گیرند. از این رو به زمان نیاز بود تا مردم بتوانند خود را با اتومبیل خو دهند.
تیمورتاش همچون خود رضاشاه مستبد و خودسر بود و البته رضاشاه تا زمانی که به خوبی بر امور مملکتی مسلط شود، به او فضای مانور داد. کم نبودند افردای که توسط تیمورتاش به کنار نهاده شدند. سرانجام نیز نوبت او شد. این بار قرار بود او توسط کس دیگری شکار شود. او کسی نبود به غیر فرد تمامیت خواه دیگری به نام محمدحسین آیرم.
هر جنبش یا انقلابی فارغ از نام و گرایش و خواسته مبارزان آن دارای برخی وجوه اشتراکی است. بی شک رکن مردم عامل اصلی، ثابت و مهم در آغاز و امتداد هر جنبش سیاسی میباشد.
استعمارگران در قالب گروهی نیز فعالیت داشتند. به عبارتی آنان با تشکیل گروههای مختلف در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به بدنه حاکمیت کشور استعمارگر نفوذ کرده و به دریافت اطلاعات و خدمات مورد نیاز میپرداختند. از جمله این گروهها میتوان به مستشرقان اشاره کرد.
در دوره حکومت رضا شاه سازمانهای متعددی با کارکردهای ویژه در خدمت اهداف امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفت. شهربانی یکی از این سازمانها است که با تغییر کارکرد و وظایف خود، به یک سازمان مخوف امنیتی و اطلاعاتی تبدیل شد. این سازمان نقش مهمی در شناسایی مخالفان و دستگیری آنان داشت.
با استناد به منابع تاریخی و خاطرات دولتمردان و نخبگان سیاسی پهلوی دوم، محمدرضا شاه نه تنها اعتقادی به دین و ارزشهای دینی نداشت، بلکه از هر فرصتی برای دین زدایی از تمامی شئونات جامعه نیز استفاده می نمود و حتی ماموران و نخبگان سیاسی نیز رگه هایی از دینداری نیز داشتند در نزد شاه مورد تمسخر و توهین قرار می گرفتند.
۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ کمی بعد از کودتای ضد دولت مردمی در ۲۸ مرداد همان سال، زمزمههايي منتشر میشود که ریچارد نیکسون معاون اول رئیسجمهور آمریکا آیزنهاور به تهران سفر میکند و قرار است با دولت کودتا یعنی اردشیر زاهدی و محمدرضا پهلوی ملاقات کند و در دیدار از دانشگاه تهران به وی دکتری افتخاری حقوق اهدا شود.
امیرهوشنگ دولو، نامی مطرح در تجارت موادمخدر در دوران پهلوی دوم است. وی در معاملات قاچاق تریاک و خاویار، جزو سرشناسترینها در دوره پهلوی دوم بود. دولو در سفرهای شاه به سن موریتس سوئیس همراه همیشگی بود و هرجا که میرفت، بساط تریاک و منقل او به راه بود. یک بار هم در فرودگاه زوریخ نزدیک بود به اتهام قاچاق تریاک دستگیر شود که از طریق ارتباطات دیپلماتیک ...
جاسوسان زیادی در دربار ایران برای کشورهای خارجی از جمله روسیه کار می کردند. یکی از این افراد بعد از انتشار خاطرات یک فرد روس شناساسی و اعدام شد «محمد علی میرزا خاقانی» بود که در دفتر نخست وزیر به عنوان متصدی کار می کرد. جالب اینجاست که روس ها خدمت کاران خود را نیز به بهای یک افشاگری در کتاب خاطرات به جوخه اعدام می سپردند و برای آنان ارزشی قائل نبودند....
عبدالله خان طهماسبی که مدتی فرمانده لشکر آذربایجان و در موقع ریاست وزرائی سردار سپه سمت استانداری آذربایجان را عهده دار بود، مورد سوءظن رضاخان واقع شد. پهلوی به آذربایجان رفت و او را همراه خود به تهران آورد.
مکاتبات تشریفات کل شاهنشاهی، وزارت امورخارجه و وزارت دربار در مورد ارسال عکسهای محمدرضا پهلوی به اشخاص مختلف ازجمله سازمانهای دولتی و سفارتخانه های ایران
احتمالا مسأله کشف حجاب و بازگشت زنان به ویژه زنان طبقه پایین جامعه به چادر و دیگر تقیدات مذهبی را در نظر گرفتهاند و به دیگر ابعاد این امر توجهی ننموده اند.
اقتصاد ایران در دوره قاجاریان نسبت به دورههای پیش رونق خاصی پیدا کرد؛ اما علیرغم تمام پیشرفتها و تنوعاتی که در بازار ایران وجود داشت، قدرت رقابت آن با بازارهای اروپائی بسیار پائین بود. این وضعیت از زبان یکی از مسافران خارجی به خوبی تشریح شده است.
محمدرضا زانو زدن وزیران در برابر پایش را یک سنت ملی مـیپنداشت و هـر وقـت در جمع حاضر میشد، دست خود را دراز میکرد تا ببوسند. او چنان به تملقخواهی شهرت یـافته بـود که نه تنها اطرافیان داخلی، بلکه شخصیتهای خارجی نیز در محافل خصوصی خود، از ایـنکه تـوانستهاند از ایـن راه عوایدی هم به جیب بزنند، بر حماقتهای شاه میخندیدند.