اولین مخالفت در برابر قانون اساسی مشروطه از سوی شیخ فضلالله و پیرامون چرایی عدم نظارت فقها بر قوانین مطرح شد. در این رابطه برخی معتقدند که شیخ با جنس قوانین به طور کلی مشکل داشت، در حالی که او مشکلی با نفس قوانین نداشت و اصل قانونگذاری را تائید نموده بود.
بعد از انتشار خبر اکتشاف سرزمینهای جدید توسط استعمارگرانی چون پرتغال، اسپانیا نیز درصدد برآمد تا به کشف سرزمینهای جدید دست بزند. این کشور با مأمور کردن افرادی چون کلمب به بلندپروازیهای استعماری دست زد و توانست چندین سرزمین جدید را کشف کند.
یکی از مواردی که در دوران پهلوی بسیار قابل توجه است ترویج فرهنگ برهنگی و بی بندباری توسط هنرمندان و سینماگران و ... بود که این موضوع حتی توسط خانواده سلطنتی نیز انجام می شد.
«فنون کوچ نشینان بختیاری» نام کتابی است که پرفسور «ژان پیر دیگار» مدیر پژوهشی ممتاز مرکز تحقیقات ملی کشور فرانسه از جدی ترین انسان شناسان متخصص ایران از طریقه زندگی کوچ نشینی و صنایع و محصولاتی که آنان بدست می آورند
تقریبا اعلیحضرت پدر تاجدار من هشتاد زن و کنیز داشت. هر کدام ده الی بیست کلفت و مستخدم داشته؛ عده ی زنهای حرمسرای به پانصد نفر، بلکه ششصد می رسید. و همه روزه هم یا خانم ها یا کلفت ها و خدمه ها از اقوام و عشایر خود جماعتی را می پذیرفتند...
6 آذر سال 1322 رؤسای جمهور سه کشور فاتح جنگ جهانی دوم بدون اطلاع دولت وقت وارد خاک ایران شده و یکی از کنفرانسهای چندگانهشان را در تهران برگزار کردند. در این کنفرانس چهار روزه «فرانکلین روزولت» رئیسجمهو، «وینستون چرچیل» نخستوزیر انگلیس و «ژوزف استالین» رهبر اتحاد جماهیر شوروی درباره وضعیت جهان بعد از جنگ جهانی دوم صحبت کردند.
ژنرال «شارل دوگل» فرمانده نیروهای آزادی بخش فرانسه در جنگ جهانی دوم که روزگاری به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد، در کتاب خاطراتش درباره سقوط موسیلینی و هیتلر دو متحد دیکتاتور می نویسد...
نارنجستان بزرگ- دیوانخانه را در کاخ گلستان می نامیدند و براستی اسم بامسما بود. از اندرون شاهی دو در به ديوانخانه باز میشد که یکی جنب اطاقهای مادر بزرگم تاج الدوله نخستین زن عقدی ناصرالدين شاه و دیگری کنار عمارت موزه واقع بود.
اگرچه روسیه با کارشکنیهای مختلف و همچنین ادوات نظامی برتر نسبت به سپاه ایران توانست در کل نتیجه این جنگ ها را از آن خود کند اما دراین میان سپاه ایران به فرماندهی «عباس میرزا» ولیعهد فتحعلی شاه قاجار فتوحات و رشادت های مختلفی از خود نشان داد.
حسن پیرنیا (مشیرالدوله) در این خصوص مطرح می کند:
عباس میرزا در محل خانشين از محال قرا ...
حمایت از امام خمینی (ره) در سال 1357 در همهی شهرهای کشور به اوج خود رسیده بود، به طوری که رژیم پهلوی در برابر این خیزش عمومی کاملاً مستأصل شده و از هرگونه تصمیم درستی عاجز گردیده بود.
در حالی که فروغی عازم اروپا بود، تقی زاده نیز به آمریکا رفته بود: « رسماً خبر رسید که تقی زاده پُست وزارت خارجه را نپذیرفته و برای تصدی مدیریت نمایشگاه ایران در فیلادلفیا عازم ایالات متحده شده است. انتصاب جدید دیگری در کابینه اعلام نشده است.»
یکی از عواملی که مانع از پیشرفت در امور عقبمانده کشور در دوره پهلوی بود، موضوع نفوذ مافیا و ذینفعان در بخشهای مختلف بود. این افراد و گروهها که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از حمایت شاه برخوردار بودند، عملاً بدون حمایت او نمیتوانستند کاری از پیش ببرند.
شاه برای آنکه تحزبگرایی در حکومت خود را ثابت نماید، با توسل به اقدامات دروغین و ظاهری همچون ایجاد شعبههای حزبی در شهرها و استانهای مختلف، وانمود میکرد که این احزاب طرفداران زیادی دارد و مورد استقبال مردم است. اگرچه واقعیت چیز دیگری بود و این احزاب جایگاهی در میان مردم نداشتند و به عدم مشروعیت حکومت دامن می زدند
با پيروزي انقلاب اسلامي و روي كار آمدن سران نهضت آزادي كه دنبالهروهاي دكتر مصدق بودند دوباره همان سياست لجام گسيخته را به عنوان آزادي مطبوعات پيش گرفتند و هر روز دهها روزنامه و مجله با اهداف و مقاصد مختلف مثل قارچ در مملكت روئيد
نامه مهرداد پهلبد وزير فرهنگ و هنر به اسدالله علم وزير دربار مبني بر لزوم تهيه عكس های رنگی و مناسب از محمدرضا پهلوی و پادشاهان و روسای جمهور كشورهای مختلف جهت بافت قاليچه مزين به تمثال نامبردگان
روحانیون، آخوندها و سادات جزء اقشار مذهبی و مورد احترام جامعه قاجاری محسوب میشدند. جدا از منزلت اجتماعی خاص که این گروه را از مردم و سایر طبقات جدا میکرد، لباس و پوشش آنها نیز منحصر و متفاوت از مردم بود.
هریمن یکی از نمایندگان برجسته دولت آمریکا بود که برای حل ماجرای ملی شدن صنعت نفت نیز به ایران آمد. او پس از آن یک بار دیگر نیز حدود هشت سال بعد به ایران آمد و شاه سه درخواست مهم از او نمود.
ابوجعفر محمدبن محمد مشهور به خواجه نصيرالدين در 5 اسفند سال 597 ق در طوس به دنيا آمد. ابتدا علوم عقلي و نقلي و حكمت مشاء و سپس رياضيات، فقه، فلسفه، نجوم و ادبيات را آموخت ودر علوم روز به استادي تمام رسيد.
رضاخان بعدها که حکومت قوت و قدرت و قوام زیادتری پیدا کرد اظهار داشت که می خواهد جلوی این آخوندبازیها(!) را بگیرد. در اینجا رضا سیاست، مخصوصی را به کار بست و دستور داد تا توپ افطار و سحر را بی ترتیب و نامنظم در کنند.