از بدو تشکیل سلطنت ایران هیچ وقت همچون پادشاه دل آگاهی در صحنه تاریخ این مملکت دیده نشده بود و وفات حسرت آیات این خسرو علیین آرامگاه همه هیئت اجتماعیه بشیریه را دچار یاس و ماتم نموده...
کارمندان دربار شاهنشاهی که به منظور جلب عنایت شاهانه، یک شبکه مجهز زن رسانی دایر کرده بودند، زیباترین و معروف ترین زنهای اروپا و آمریکا را به طور مرتب میان اروپا و ایران و بالعکس وارد و خارج می کردند.
آنگونه که تاریخ روایت می کند یکی از علائق اصلی ناصرالدین شاه نقاشی بوده است. اسناد و مدارک حاکی از آن هستند که ناصرالدین شاه قاجار از کودکی و نوجوانی به هنر و به ویژه، نقاشی علاقه وافری داشت، نقاشیهایی که از زمان ولیعهدی او در دست است، گویای این مدعاست.
در رابطه با جسارت و دلیرمردی امیرنظام تاکنون روایتهای گوناگونی شنیده ایم با اینحال فریدون آدمیت نویسنده کتاب «امیر کبیر وایران» روایتی را نقل می کند که به رغم کوتاهی نشان از دلاور، جسارت و شجاعت امیرکبیر دارد.
اواخر 1296 بود که بخش بزرگی از گیلان و مازنداران و طارم ، از آن طرف آستارا و تالش و تنکابن زیر نفوذ کمیته اتحاد اسلام در آمده بود ، کمیته ای که بین مردم به حزب جنگل معروف بود . روزنامه ای به نام روزنامه جنگل داشت و مرامش بطلان تمام قراردادهای به ضرر ایران و عدم دخالت روسیه در امور داخلی ایران و تساوی همه اقوام بشر در حقوق بود
با خبر آخرین روزهای مرداد 1314 در روزنامه اطلاعات مردم رفتند سمت گرفتن شناسنامه : ( از نقطه نظر دستور قانون که انتخابات نام خانوادگی را برای افراد ضروری دانسته ، معلوم است که قانون از نقطه نظر اصول اجتماعی تعیین خانواده های اتباع دولت را در اولین درجه اهمیت تلقی کرده است .
نام خانوادگی در دوره قاجار ، معمولا یا لقبی بود ارث رسیده از نام پدر و مادر یا پیشینه ای بود باعث افتخار یا حتی باعث آبروریزی که روی آدم ها می ماند و لقبشان می شد و هرازگاهی به لطف شاه یا صاحب دیوانی مهر و امضا می خورد و سنددار هم می شد
پس از کش و قوسهای فراوان بین دولتهای مختلف ایران و انگلستان؛ در نهایت کابینه وثوق الدوله طی نامه ای آمادگی خود را برای به رسمیت شناختن ژنرال سایکس و پلیس جنوب با قید شرایطی اعلام نمود و وثوق الدوله طی نامه ای به نماینده انگلیس «مارلینگ» نوشت که دولت وی آماده است که ژنرال سایکس را در وضعیت فعلی خود به رسمیت بشناسد، با قید اینکه تا پایان جنگ اول جهانی ...
روز چهارم شوال سال ١٣٣٤ یعنى ده ماه بعد از حمله سراسرى به ایران، دولتهاى روس و انگلیس اولتیماتومى به دولت ایران تقدیم کردند و طبق آن خواستند امور نظامى و مالى ایران زیرنظر آنها اداره شود؛ این یادداشت تسلیم محمدولىخان سپهسالار تنکابنى رئیسالوزراى ایران شد. طبق این یادداشت به دولت ایران تذکر داده شده بود قشونى در جنوب کشور به فرماندهى انگلیسىها به ...
موقعیت خاص ژئوپلتیکی ایران در قرن بیستم، این کشور را به کانون بازی بزرگ قدرتهای قرن بیستم از جمله انگلستان و روسیه تبدیل نموده بود و کشف منابع عظیم نفتی در اوایل قرن بیستم به این وضعیت خاص ژئوپلتیکی دامن زد و قدرتهای استعماری مذکور با اتخاذ طیفی از سیاستهای رقابتی تا همکاری جویانه سعی در غارت و چپاول منابع ملی ایران را داشتند.
حسین معتمدی منوچهری تنکابنی معروف به بهرام آریانا (سرلشکر ) و جمعی از امرا و فرماندهان لشگر آذربایجان در حاشیه یک مهمانی در باشگاه افسران در تبریز مشاهده می شود. وی به دفاع از بهائیان در عصر پهلوی دوم اشتهار داشت.
همه حتی نزدیک ترین یاران و همراهان محمدرضا شاه او را بی شخصیت و بی وزن معرفی می کردند. فریده دیبا می نویسد محمدرضا در اسوان مصر در حضور ما به انور سادات رئیس جمهوری مصر گفت تاریخ مصرف او به سرآمده بود و امریکایی ها و پسرعمومی انگلیسی شان او را مثل یک دستمال مصرف شده دور انداختند.
این جور که تاریخ می نویسد در روزگار دور ، البته بعد از مهاجرت کوتوله ها و اجنه و پری ها ، کلاردشت همیشه زیبا و خوش آب و هو بود ، اما برای مردمش چی داشت ؟ لاید سفرهای ییلاقی شاهان که علاقه شان به شکار کم از حرصشان به حرم و خوراک پر رنگ و لعاب نداشت .
تشخیص امام این بود که مشی مبارزاتی باید با آگاهی و حرکت عمومی مردم همگام باشد و شیوه های دیگر مبارزاتی، به ویژه مشی مسلحانه را معتقد نبود، لذا با این که تمامی مبارزین روحانی و مذهبی به امام فشار آوردند که ایشان حرکتهای مسلحانه داخلی را تایید کنند، نپذیرفتند.
ملک الشهرای بهار یا محمدتقی بهار در ۱۶ آبان ۱۲۶۵ هجری شمسی برابر در شهر مقدس مشهد متولد شد. وجه تسمیه «ملک الشعرایی» بهار نیز به پدرش میرزا محمدکاظم صبوری باز می گشت. فردی که مقام ملکالشعرایی آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه را بر عهده داشت. مقامی که پس از مرگ پدر به دستور مظفرالدین شاه به محمدتقی رسید.