«اغراق همه وقت اسباب خرابی کار شده و از جمله خصائص کله های شاعرانه بوده، چندان مرغوبیتی ندارد. آیا کدام دل باخته است که دوست داشته باشد دهان معشوقه اش به اندازه یک نقطه، کمرش به باریکی مو و قامتش چون سرو باشد؟»
دکتر ابراهیم حشمت الاطبا ، مردی که بعضی ها می گویند ریاکاری وثوق الدوله و فرستاده اش تیمور تاش را باور کرد و امضای پشت قرآن رضاخان را جدی گرفت ، یکی از سران نهضت جنگل و دست راست میرزا کوچک جنگلی بود . مردی که دوش به دوش میرزا کوچک پایداری کرده بود ، از مسیر عجیب و غریب و غیرقابل دسترس قله های شاندرمن با پای پیاده رد شده بود ، سربازانش را محاصره ماسوله ...
در خاطرات عزیزالسلطنه نقل شده است که پس از عزل محمد علی شاه وقتی می خواستند ردای سلطنت را به احمد شاه بپوشانند گریه می کرده و می گفته : (... گریه زیادی فرمودند ، گفته بودند من سلطنت نمی خواهم ، به پدر من چه کردند که به خود من بکنند . می خواهند خودشان سلطنت کنند . اسم من را بدنام می کنند ، این چه سلطنتی است که آدم اختیار چیزی را ندارد) و اینگونه بود ...
در تاریخ آمده (شاه با 13 کالسکه سلطنتی و 10 گاری و سه اسب برای مستخدمین حرکت کرد . قاطر هم زیاد دیروز و امروز بار و بنه می بردند . از قرار معلوم در شهر اودسا یک عمارت سلطنتی برای شاه معین شد ، با بیرق روس و انگلیس ، مادرزاد با یک موونه (مقرری ) صحیح آن هم سه به سه ماه پیش در اودسا راحت زندگی خواهد کرد . البته خودش پول نقد و جواهرات و اشیای عتیقه بسیار ...
مخبر السلطنه در کتاب خاطراتش نوشته (پس از آنکه شاه به مجلس تشریف بردند و قسم خوردند و تصور می رفت فی الجمله اعتمادی در بین آمده است یک بمب روز جمعه 25 صفر 1326 در خیابان ماشین که به سمت کالسکه شاه انداختند و جمعی را تلف کردند و هر چه رشته بود چله کرد ) . در واقع این چند خط شروع یک اتفاق بزرگ سیاسی را نشان می دهد .
تلگرافی از بوشهر به تهران آمد : از قراری که مذکور میشود معادن نفت واقعه قریب به قریه دالکی من مضافات بوشهر که بندگان جناب جلالتمآب اجل اکرم مخبرالدوله دام اقلال تعالی به کمپانی تجاری هلندی واگذار و مقرر فرموده اند بروند مشغول نفت گیری و روغن سازی بشوند . اکنون در بوشهر تجار مزبور مشغول فراهم آوردن اسباب کار عمله هستند ، که امروز و فردا عزیمت به صوب ...
امشب هم در ساعت هشت از ظهر گذشته باید برویم تماشاخانه ... در ساعت هشت با امپریال پاپف و مجدالدوله توی کالسکه نشسته راندیم برای تماشاخانه ، عزیزالسلطان {ملیجک } را هم از جلو فرستادیم رفت تیاتر . این تماشاخانه را از قدیم در عده بسکویچ که حاکم اینجا بوده ساخته اند ، خوب تماشاخانه ای است ، سن خوبی دارد و پرده های خوبی دارد
فدائیان اسلام را می توان مهم ترین گروه هایی دانست که مشعل مبارزات اسلامی را روشن کرد و آن در قامت و قالب حکومت اسلامی تبلیغ و ترویج نمود. اگرچه این گروه نتوانست هرگز به نظریه ای مدون در زمینه حکومت و کشور داری دست یابد، اما نمی توان از نقش بی بدیل آنها در جریان مقابله با استبداد و استعمار گذشت.
ایران که بدون هیچ منفعتی یک قسمت از حدودش در آتش جنگ بین المللی می سوزد این استراحت نیز مرتفع و حتی در همین سرما جان و مال یک عده از اهالی مملکتش از قتل و نهب محفوظ نمی ماند...»
تحصن جمعی از مردم تهران در سفارت انگلیس در صدر مشروطه، یکی از حوادث مرموز و پیچیدة تاریخ کشورمان در قرن اخیر است که شرح چگونگی آن، با اشاره به تأثیر تعیینکنندهای که بر اوضاع و وقایع کشورمان داشت، به اجمال یا تفصیل در خلال تواریخ مشروطه و اسناد و گزارشهای منتشر شدة داخلی و خارجی آمده است.
سفر محمدرضا شاه به پاکستان نخستین سفر رییس یک کشور به پاکستان پس از استقلال این کشور محسوب می شد. با توجه به اینکه دومین سفر پهلوی دوم پس از آمریکا و انگلیس پس از به قدرت رسیدن نیز بود نشان از اوج توجه و علاقه محمدرضا به پاکستان داشت.
نامه رسمی ناصر علوی مقدم (سپهبد) رئیس ساواک به جعفر شریف امامی نخست وزیر در مورد تقاضای سلب مصونیت پارلمانی از علی رضائی (سناتور) و منصور یاسینی نماینده مجلس شورای ملی
در طول تاریخ معاصر ایران شاید کمتر خاندانی را پیدا نماییم، که نقش اساسی در جریان تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر ایفاء کرده باشند. در این بین نام خاندان زاهدی ، نام آشنایی برای تاریخ نگاران معاصر محسوب می شود. پدر و پسری که هریک در وابستگی و سرسپردگی به سلطنت پهلوی ، گوی سبقت را از دیگری ربوده بودند. اردشیر زاهدی را در سه کلمه می توان تعریف نمود:...
یلیام دارسی داستان ضد و نقیض و جالبی دارد . عده ای می گویند او نفت را بو کشید و به طمع ثروت به ایران آمد ، بعضی ها هم قصه های جالبی تعریف می کنند از این ملیونر انگلیسی که از هفده سالگی در استرالیا طلا استخراج می کرده و طلای سیاه هم همین جوری توی تورش افتاده است . ویلیام ناکسی دارسی ، تبعه انگلیس که سال ها با فک و فامیلش در استرالیا طلا استخراج می کرد ...
در خرداد 1280 شمسی در ساختمان تابستانی سفارت روسیه در زرگنده تهران ، بلوایی شد . ماجرا البته از جایی شروع شده بود که امین السلطان رئیس الوزرای قجری ، با زیرکی تمام روس ها را در مقابل عمل انجام شده گذاشته بود ، یعنی قراردادی را که سراسر لغت های ناخوانای دوره قاجار بود و اصلاحات نافهوم آن هم با دستخط شکسته ، درست زمانی به سفارت فرستاد که خبرچین ها خبر ...
دوران قاجار هم داستان رومئو و ژولیت و عشق های سوزناک کم نداشته . نقل است که عزیز السلطان یا همان ملیجک که به راحتی صندلی از زیر پای شاه می کشید و به جای تنبیه صدای قهقه شاه را بلند می کرد دو بار شکست عشقی خورده .
گرمافون سگ نشان آن جوری که مردم معمولی کوچه و بازار صدایش می کردند در دو نوع بوقی و کیفی به ایران آمد ، گرچه هنرمندان ایرانی تا مدت ها مجبور بودند برای رسیدن به بیروت و ضبط صدایشان از صحرای شام عبور کنند و گاهی مثل جواد بدیع زاده و استاد صبا توی صحرا گم شوند .
یکی از اسناد جذابی که در تاریخ به جا مانده دفترچه خرج های مشروطه چی ها در خانه حاج مهدی کوزه کنانی است . مردم بارها گفته اند که هر وقت مشروطه با مشکل مالی رو به رو می شد ، حاج مهدی که از متمولان بازار بود کلاه خود را از سر بر می داشت و به زمین می کوبید و باز هم پولی به مشروطه و مجاهدان می بخشید که کارشان را راه بیندازند .