سرهنگ کیسی واردینسکی برای جبران شکست تبلیغات تلویزیونی و آگهیهای مختلف جذب نیرو، به پنتاگون پیشنهاد کرد که در همان جایی سرمایه گذاری کند که جوانها وقتشان را صرف میکنند.
فرمانده گردان که برای بازدید پل رفته بود بر اثر تیر دشمن از ناحیه ران زخمی و به عقب منتقل شد درحالیکه هر لحظه احتمال پاتک دشمن میرفت و سر و صدای تانکها به وضوح شنیده میشد گردان بدون فرمانده ماند.
رسالت «قنوت» آن است که دست ما را با دامن دوست پیوند بزند؛ همچنانکه انسان دستها را به سوی خدا بالا میبرد، زمان بالا بردن خواستهها تا حد طلب کردن جمال حضرت جمیل و رستن از پستی خود خواهی به سوی آسمان خدا خواهی است.
وی که فیلم «مترو پل» را بر روی پردههای سینما دارد در مصاحبهای عجیب به واگویه برخی از خاطرات خود پرداخته و از رابطه خود با صادق هدایت، فروغ فرخزاد، احمدشاملو، غلامحسین ساعدی و چند تن از افراد نامی روزگار قدیم سخن گفته است.
فیزیکدان و نظریهپرداز ایرانی گفت: سوم خرداد 1358 پیشنهادی را تحت عنوان اسلامی شدن دانشگاه خدمت امام بردیم.ما در این دیدار به امام پیشنهاد کردیم اسلامی شدن دانشگاه را در مقیاس خیلی کوچک امتحان کنیم و بعد از آن گسترش بدهیم.
مدیر مجموعه فرهنگی سرچشمه گفت: حضرت امام زمانی که نماینده آیتالله بروجردی بود با محمدرضاشاه ملاقات شخصی داشت؛ اولین کلمه ایشان در مواجهه با شاه «اعلیحضرت» بود و آرام آرام طی ۱۵ سال واژه «مردک!» جایگزین آن شد.
آقای ابراهیم یزدی روزی در مصاحبه با خبرنگاری به نمایندگی از حضرت امام سخن گفته بود. این خبر را به امام رساندند و امام دستور دادند که تمام در و دیوارهای حیاط و راهرو به سه زبان فرانسه، انگلیسی و عربی بنویسند. امام سخنگو ندارد.
امام در پاسخ به اصرارم که به بیان خاطره ادامه دهید توصیه به برنامه ریزی کرد و گفت وقت خوابم است. در جواب قیاس نفسم که گفتم فکرتان پریشان میشود نمیتوانید بخوابید فرمودند: دخترم من اگر نخواهم فکر کنم، فکر نمیکنم.
یک ربع قرن از ارتحال ملکوتی بزرگ معمار انقلاب اسلامی ایران می گذرد، این سالها مردم شهر «سریشآباد» حکایت دیگر به پیرمراد خود دارند، حکایتی که تاریخ هم شگفتزده آن است.
یکی از نزدیکترین محافظان امام راحل از خاطرات خود از زمان ارتحال رهبر کبیر انقلاب و حال و هوای مرحوم حاج احمدآقا در ایام نیمه خرداد سال 68 را بازگو کرد.
رهبر معظم انقلاب با یادآوری خاطرهای از امام (ره) فرمودند: تا لحظاتی که ایشان در حالت اغما بسر میبردند، مرتب پشت سر هم میگفتند «سبحانالله و الحمدلله و لاالهالّاالله واللهاکبر، سبحانالله و الحمدلله ولاالهالّاالله واللهاکبر».
از یک منظر خاص و عالم شهودی و فلسفی باید امام را تحلیل کرد. این نگاه اگر هم اکنون جاری شود جریانی از امید و تفکر انتقادی ایجاد می کند. جریانی غایت گرا و فرآیندی که اسیر حوادث روزمره، استرس ها و اضطرارها نشود، ولوله ای در جان جوانان می اندازد. جوان ما اگر در معرض این تفکر قرار گیرد، آن وقت به مسئولیت های خود پی می برد و امیدش زیاد می شود.