پس از وفات على(علیه السلام) فرزندانش حسن و حسین از آتش قیام انتقام خلفاى جور (که در زمان وى از سریر قدرت به زیر آمده بودند) در امان نماندند؛ در مدینه و کربلا شهید شدند و نهال تشیع از خون آنها قوت گرفت...
دیولافوا در جملاتی که به امام نخست شیعیان ابراز احترام و ارادت شده، آورده است:
«چه کسى را مىتوان یافت که عالمتر از على و بیش از او مشتاق صلح و آرامش باشد؟ چه خاندانى را پاکتر از خاندان على مىتوان سراغ گرفت؟ در عصرى که خداپرستى با بتپرستى و دیگر مظاهر شرک درآمیخته بود، چه کسى بیش از على زبان به توحید گشود؟ در جنگها زمانى که همه از صحنه مىگریختند چه کسى استوارتر از على پیکار مىکرد؟ زمانى که همه به فکر جان خویش بودند، چه کسى جز على به استقبال مرگ مىشتافت؟ چه کسى عادلانهتر از على فرمان رانده؟ چه کسى رئوفتر از او مىشناسید؟ چه کسى بیش از او در تهدیدهایش راسخ و به وعدههایش وفادار بود؟ ... اى دیدگان من گریه کنید و قطرات اشک را با ناله درآمیزید؛ بگریید بر مظلومیت خاندان رسول اللّه(صلى الله علیه وآله»)
دیولافوا در بخشی دیگر آورده است:
«پس از وفات على(علیه السلام) فرزندانش حسن و حسین از آتش قیام انتقام خلفاى جور (که در زمان وى از سریر قدرت به زیر آمده بودند) در امان نماندند؛ در مدینه و کربلا شهید شدند و نهال تشیع از خون آنها قوت گرفت. مبارزه فرزندان على با خلفاى اموى مایه عزاداریهای مذهبى شد که در قرن 19 رواج وسیع یافت. از آن تاریخ به بعد است که بین شیعه و سنى گسیختگى ایجاد شد. شیفتگى شیعه نسبت به على به صورت سنتى استوار درآمده است...»