چه کسی مصدق را از دست رضاشاه نجات داد؟

جوان و تاریخ- تاریخ شفاهی

رضاشاه تمامی مخالفین خود را بدون کمترین ذره ای از مروت و رحم می کشت. چه کسانی که مخالف سلطنت او بودند و چه کسانی که او را در رسیدن به پادشاهی همراهی کردند، اما بعدها از او فاصله گرفتند. البته در این میان بودند کسانی که حتی از او ففاصله نیز نگرفتند، اما رضاشاه نسبت به آنها بدبین شده بود. در این میان جرم کسانی که با سلطنت او مخالفت کرده بودند از همه سنگین تر بود:

«می دانید که رضاشاه علی الاصول نسبت به کسانی که در مجلس پنجم با خلع قاجاریه و انتقال سلطنت به خاندان پهلوی مخالفت کرده بودند ظنین بود. لذا در سالهای اواخر سلطنت خود دکتر مصدق را به بیرجند تبعید نمود و چون دکتر مصدق از عاقبت تیمورتاش، نصرت الدوله و سردار اسعد با اطلاع بود برای اینکه گرفتار مامورین نشود در طول راه و حوالی فیروزکوه به قصد خودکشی اقدام به خوردن تریاک کرد ولی مامورین به موقع متوجه شدند و او را از مرگ نجات دادند. دکتر غلامحسین مصدق ضمن بیان این نکته اضافه کرد در همین زمان ارنست پرون بیمار شده بود و من دکتر جراح او بودم و جان او را نجات دادم. روزی ولیعهد که دوستی نزدیکی با پرون داشت از من پرسید: آیا تقاضایی داری؟ من هم آزادی پدرم را در خواست کردم و گفتم: اگر آزادی او ممکن نیست لااقل در ملک خود واقع در احمد اباد تحت نظر قرار گیرد، به این ترتیب با علاقه ای که رضاشاه به فرزند خود داشت مصدق از مرگ حتمی نجات یافت.»1

1-مجید مهران، گفتگو با مجید مهران، به کوشش: مرتضی رسولی پور، تهران، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1394، ص 48