«افسوس که نمی دانیم آقایان مرتجعین و ایرانیان غیر ایرانی نژاد که آلت اجرائیه حکومت سابقه روس بودند امروز تاریخی و این اوضاع را چگونه تلقی کردند؟ آیا ایشان نیز ولو یک ذره باشد از اعمال و افعال خود نادم و سادم شده و بصدد اعتذار آمدند؟»
جوان و تاریخ- اخبار تاریخی
استعمار روس شاید حتی بیش از استبداد داخلی در مقابل جنبش مشروطه ایستادگی کرد. حتی می توان مدعی بود، توان نظامی استبداد برای مقابله با جنبش مشروطه، نیروی مسلح روسیه تزاری(من جمله نیروی قزاق ایران) بوده است. آنچه دست روس ها را از منظر قانونی برای دخالت در امور داخلی ایران باز می گذاشت، بندی بود که در معاهده ترکمنچای ذکر شده بود. اینکه روس ها سلطنت عباس میرزا و فرزندان او را را تضمین می کردند و حالا در برهه ای که ملت ایران علیه استبداد قیام کرده بودند، نیروی تزاری در راستای منافع خود و به بهانه اجرای تعهدات خود در معاهده ترکمنچای! چه جنایت هایی که در گیلان و آذربایجان مرتکب نشد.
هنوز هم مزار برخی شهدای مشروطه که توسط روس ها به اعدام محکوم شدند در این شهرها وجود دارد. مجاهدین بسیاری بودند که علاوه بر انکه می دانستند مقابله با این نیروی تا دندان مسلح کاری بس دشوار است و سرانجامی جز مرگ ندارد، مردانه به مقابله با روس ها پرداختند و جام شهادت را نوشیدند. بگذریم از کسانی که دقیقا در مقابل کوشش های این مجاهدین، در راستای حفظ منافع خود به همکاری با استبداد و استعمار پرداختند و به حملات روس ها علیه مجاهدین مشروعیت دادند. روزنامه تجدد در یکی از شماره های خود و به مناسبت سالروز کشتار چند مجاهد تبریزی به یاد شهدای مشروطه این رویارویی را در مطلبی با عنوان «تجلی دو حس متضاد» به تصویر می کشد:
«امروزی روزیست که بر جراحات باقی ماندگان شهدای انقلاب سال 1330 که با ایادی خائنانه حکومت مستبده روس و ناحاجی صمدخان غیر مرحوم، مقتول و مصلوب شدند، مرهمی گذاشته شده و التیامی حاصل گشت.»
جالب اینکه مرور این روز در زمانه ای بود که انقلاب بلشویکی در روسیه رخ داده بود و این کشور حداقل برای مدتی کوتاه به داخل کشور خود مشغول گشته و از دخالت در امور داخلی ایران دست کشیده بود. بازتاب این مسئله در این عبارات روزنامه تجدد خود را نشان می دهد:
«آنقدر نمردیم تا آن روز را دیدیم که ملت آزادی خواه روس از نمایندگان رسمی و افراد قشونی در سربازخانه دولتی جمع شده و با ایرانیان دست اخوت و هم مسلکی داده و از خبط های دولت سابق خودشان که نوزاد مشروطه و آزادی را خفه نموده، و احرار ایرانی را مصلوب و مقتول، و خانه و لانه شان را به توپ بسته و خراب می کرد اظهار تنفر نموده و اعتذارها نمودند...»
این روزنامه پس از ذکر این مطالب به خائنان داخلی می پردازد:
«افسوس که نمی دانیم آقایان مرتجعین و ایرانیان غیر ایرانی نژاد که آلت اجرائیه حکومت سابقه روس بودند امروز تاریخی و این اوضاع را چگونه تلقی کردند؟ آیا ایشان نیز ولو یک ذره باشد از اعمال و افعال خود نادم و سادم شده و بصدد اعتذار آمدند؟ همان اشخاص بد فطرت و ناپاک را می گویم که شرم ننموده و آزرم نکرده سال منحوس 1330 را فرخنده فال گرفته و روز عاشورا را به مناسبت مصلوب شدن احرار عید سعید و مانند بنی امیه یوم متبرک محسوب داشته؛ و به همدیگر تهنیت و تبریک گفته و شیرینی دادند....» 1