نام طهران بهصورت نسبت طهرانی، نخستین بار در احوال حافظ ابوعبدالله محمد بن حامد طهرانی رازی از عالمان بهنام نیمهی نخستین سدهی (3 ه.ق) پهنهی قصران و متوفی به سال (261 یا 271 ه.ق.) ... درج آمده
طهران در قدیم، روستای از توابع شهر ری بود و به همین خاطر در نسکهای جغرافیایی و تاریخی پیش از اسلام، از آن نامی برده نشده است.
دکتر حسین کریمان، نویسندهی کتاب قصران مینویسد:
«نام طهران بهصورت نسبت طهرانی، نخستین بار در احوال حافظ ابوعبدالله محمد بن حامد طهرانی رازی از عالمان بهنام نیمهی نخستین سدهی (3 ه.ق) پهنهی قصران و متوفی به سال (261 یا 271 ه.ق.) ... درج آمده».1
یاقوت حموی در معجمالبدان، طهران را توصیف کرده، مینویسد:
«طهران به کسر طاء و سکونها و را و نون در آخر، واژهای است عجمی و ایشان طهران تلفظ کنند چون در زبان ایشان طاء وجود ندارد. این آبادی از دیههای ری است و بناهای آن در زیر زمین بنیان یافته است، و هیچکس جزء به ارادهی مردم بهآنجا راه نمییابد و در بیشتر اوقات ایشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپیچی میپیمایند».2
طهران، از زمانی شهرت یافت، که شهرهای همسایهی آن از جمله شهر ری در سال 617 ه.ق. در اثر یورش سیهزار سوار مغول ویران شد. در این یورش گروه زیادی از مردم کشته شدند و شهر چپاول گردید، زنان بسیاری را به اسیری بردند و خردسالان را به بندگی گرفتند. هفت گروه از مردم که جان سالم بدر برده بودند، به طهران که دارای سردابها و زیرزمینهای زیاد بود، پناه بردند، وبدین ترتیب طهران کوچک، نخستین گام را در راه گسترش خود برداشت.3
تیمور گورکان به هنگام گذر از طهران، در آنجا اقامت کرد. شاه تهماسب صفوی که از قزوین بهمنظور زیارت سید حمزء، جد بزرگ صفویه که در کنار حرم عبدالعظیم دفن شده بود به شهر ری میرفت، بهروستای طهران علاقهمند شد و در سال 961 ه.ق. دستور داد بارویی با 114 برج به عدد سورههای قرآن به دور طهران بسازند.4
در تابستان سال 1173 ه.ق. کریمخان زند به علت گرم بودن هوای طهران، به شمیران رفت و دستور داد در نبود او ساختمان سلطنتی و دیوانخانهی بزرگ و حرمخانه در طهران بسازند.5
آغا محمدخان قاجار، روز یکشنبه 11 جمادیالاول سال 1200 ه.ق. که روز نوروز بود، در طهران بر تخت سلطنت نشست و بهنام خود سکه زد و از این تاریخ طهران را دارالخلافه نامیدند.6
جمیل محمدی کردستانی بر این باور است که واژهی طهران در اصل کردی است، زیرا پیش از بنای طهران، روستایی بهنام کردکوی (نیاوران) وجود داشته است و یکی از ساکنان آن، فرزندش عبدالله را از خود میراند، او از نیاوران به جنوب رفته و عدولاجان را میسازد.
از آنجا که کردان عبدالله را عدولا گویند، نام این محل را از نام عبدالله برگرفته است. از سویی طهران در اصل تاران (تا + ران) یعنی رانده شده یا قهر کرده است. سرانجام جای یاد شده به گذشت زمان گسترش یافته و به شهری بهنام طهران خوانده شد.
نام طهران در حدود اواخر سده دوم بیش از میلاد ، برای اولین بار در یمی از نوشته های تیودیس یونانی آمده است .
ابو اسعد سمعانی در کتاب خود از شخصی به نام ابو عبدالله محبدابن حامد طهرانی رازی نام برد که اهل طهران بوده و در سال 261ه.ق چشم از جهان فرو می بندد و لذا این کتاب قدیمی ترین سندی است که به موجودیت طهران قبل از سده سوم هجری قمری اشاره می کند.ابن حوقل در سال 331هجری قمری طهران را شهری سرسبز و دارای باغهای فراوان ذکر می کند که میوه های فراوانی داشته و ساکنان آن بیشتر در زیر زمین زندکی می کردند.
استخری در سال 340هجری قمری در مورد طهران به تفضیل در کتاب خود (المسالک الممالک )ذکر کرده است . ابن بلخی نیز در فارسنامه حدود سالهای 500هجری قمری از آثار طهران سخن به میان آورده است .یاقوت حموی در کتاب خود المعجم البلدان به سال 620هجری قمری طهران را قریه ای از قرا ری می داند که اکثر آن زیر زمین ساخته شده و شامل دوازده محله است و اطراف آن باغهای زیادی است که به هم راه دارند.
ذکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد (674هجری قمری )که تقریبا 70 سال بعد از یاقوت حموی نوشته شده درباره طهران چنین مینویسد: طهران شهری است زیرزمینی مانند لانه مورچه که اهالی آن به محض حمله دشمن در زیرزمینها مخفی می شدند.
حمدالله مستوفی در کتاب نزهه القلوب خود به سال 740 هجری قمری طهران را اینطور تشریح می کند: طهران یکی از ییلاقات ری بوده و آب و هوایی گوارا و سالم دارد و دارای باغهای میوه فراوانی است و جمعیت زیادی هم داشته است .رونق طهران پس از حمله مغول به سبب مهاجرت اهالی ری به طهران بیشتر شد.بعدها پای جهانگردان نیز به این قسمت رسید و احتمالا اولین جهانگردی که به طهران سفر کرد روی کونثالث دکلاویخو نماینده هانری سوم پادشاه اسپانیا در دربار امیرتیمور بود که در سال 806هجری قمری به طهران آمد.وی درسفرنامه خود از باغها و میوه های فراوان ، آب زیاد و آب و هوای سالم طهران نوشته است . شهرت طهران با روی کار آمدن سلسله صفویه بیشتر شد و رونق آن با به قدرت رسیدن شاه طهماسب آغاز کردید. به دلیل وجود آب فراروان و باغهای زیاد و شکارکاههای متنوع شاه طهماسب به طهران علاقه ای وافر نشان می داد و اقامتهای طولانی در ان داشته است و حتی در سال 961هجری قمری دستور دادحصاری دور شهر بنا کنند که 4 دروازه و 114برج داشت(برابر با سوره های قرآن) و طول آن حدود 6000قدم بود.شاه عباس صفوی نیز به پیروی از شاه طهماسب تا مدتها به آبادی طهران پرداخت و حتی باغی به نام چهارباغ احداث کرده و در آن عمارتی برای اقامت موقتی خاندان سلطنت بناکرد٠