در ایران معاصر ما شاهد کاربست امثال و ضرب المثلهای مختلفی جهت بیان مقصود و نظر خود هستیم. یکی از این امثال پرکابرد، مثل «هم از توبــره خـوردن و هـم از آخـــور» می باشد...
در ایران معاصر ما شاهد کاربست امثال و ضرب المثلهای مختلفی جهت بیان مقصود و نظر خود هستیم. یکی از این امثال پرکابرد، مثل «هم از توبــره خـوردن و هـم از آخـــور» می باشد. یکی از موارد کاربرد آن در مورد قاضی فاسد یا حاکمی است که از دو طرف دعوی رشوه گیرد. یعـنی در کـنار درآمد مشــروعش ، درآمد نامشروعی هم کســب و سود کند. امثال مشابه آن نیز مانند »دو ضربه می زنـد» و «خـرش را دوســـره کرایه می دهد» و نیز «دودستماله رقصیدن » ، و نیز «خیابان دو طرفه بودن » می باشد. یکی از داستانهای مشــهور در ادبیات تـوده کـه اشــاره به رشوه گرفتن قاضی از دو طرف پرونده دارد و در شــهرهای مختلف با اندکی دگـرگونی ، سـینه بـه سینه نقل شده ، امثال زیر است ؛ در متن روایت این مثل ها، ابتدا یکی از خصمان ، برای اینـکه قـاضی بـه نفع وی رأی دهد، در تعارفی مانند نمد یا پیه سوز یا تیشه یا تبر یا خیک و یا پوستی انـباشــته از کـره نزد قاضی می برد به این امید که قاضی به سود او حکم دهد، اما وقتی می بـیند جـریان یا نتیجه دعوی به سود او پیش نمی رود و رسیدگی دارد به نفع طرف رقــم مـی خـورد، با ایماء و اشــاره مانند اینکه »جناب قـاضی ! «تـبر را بـزن به ریشــه » یا «حرف بزن از تیشــه » یا «فلان چـیز چـه شد؟» یا »روی شلوارتان لکه کره نیست ؟» و... می خواهد به قاضی قرار پنهانی خود را یادآوری کند امـا قـاضی با آوردن مثل های زیر، به او مـی فـهماند که در این اثـنا طـرف او تـحفه ای گران تر مانند گاو یا گوساله یا نـمد یا قـاطر برای او آورده است : « گاو روی دسته تبر پا گذاشت »، یا « گاو رید به دم تـبر» یا «گوســاله ریده به دســته تبر» یا «نـمد جلوی تیشه را گرفته » یا «گـاو آمد کرد زیروزبر» یا «قـاطر آمـد پیه ســوز را شکست».
منبع:
انوری، حسن ، فرهنگ کنایات سخن ، ج ١ و٢، تهران ، انـتشارات سـخن ، چاپ اول ، ١٣٨٣، ص 1556