در ادبیانت عامیانه و فولکلور ایران، لالاییها سادهترین ادبیات شفاهی هستند که بـیانگر لهـجه، زبان و فرهنگ هر قومی میباشند. مـضمون اصلی آنها عشق، مـحبت، ایـمان و صداقت است
در ادبیانت عامیانه و فولکلور ایران، لالاییها سادهترین ادبیات شفاهی هستند که بـیانگر لهـجه، زبان و فرهنگ هر قومی میباشند. مـضمون اصلی آنها عشق، مـحبت، ایـمان و صداقت است. ساده و کوتاه بـودن از دیـگر ویژگیهای لالاییهای محلی است. میتوان گفت لالاییها اولین نغمههای زنانه هستند. طبق روایـات مـردمی، لاله نام دختری بود که بـنا بـه تـعصب قومی طایفهای، بـه اجـبار پدر و مادر در عشق و دلداده و یارخود نـاکام مـانده است و طبق رسم ناخوشایند آن عصر به عقد فرد دیگری در میآید. لاله در دوری از یار و دیار خـود و در جـدایی از دلدادهی خود و به یاد خاطرات کـودکی، شـعرهای سوزناکی را زمـزمه مـیکند و بـا آن مویه سر میدهد و بـا گذشت زمان، نالههای سوزناک او تبدیل به لاله شده و الگویی برای دختران و نو عروسان بعد از خود مـیشود. سابقه پیدایش لالایی تا بدان جا دور است که هرگز نمیتوان برای آن تاریخ تعیین کـرد. شـاید بـتوان گفت لالایی نخستین پیوند شعر و موسیقی اسـت. بـیشترین لالایـیها بـیانکننده جـو زمـانه، بیداد شوهر، تنگی معیشت، کار طاقتفرسا، مرگ شوهر، آرزوهای مادر برای فرزند و دهها موضوع دیگر است. شعر این ترانهها تنها برای کودکان نبوده بلکه حکم سنگ صـبور را داشته و حدیث نفس مادرها و دایهها بوده است. سبک و سیاق لالاییها از شهری به شهر دیگر فرق میکند و هر ناحیه برای خود قاعده و شیوهی خاصی دارد.
منبع:حسنلی، کاووس، لالاییهای مخملین نگاهی بـه خـاستگاه و مضامین لالایی های ایرانی، زبان و ادبـیات فـارسی، بـیجا: بـینا، 1382، ص 61