شریف امامی در لژ فراماسونی استاد بود، و البته وابسته به سیاست انگلیس و هم او در آن زمان که بر صندلی ریاست مجلس سنا تکیه زده بود، بصورت یک قطب قدرت در دنیای اقتصاد ایران در آمده بود...
بسیاری از افرادی که در دربار و یا سیستم سیاسی رژیم پهلوی حضور داشتند از چند ویژگی و مشخصه مشترک برخوردار بودند که عبارت است از وابستگی به یکی از کشورهای غربی، فعالیت در امور اقتصادی در جهت منافع شخصی، عضویت در شبکههای خاص استعماری همچون فراماسونری و وابستگی به شاه که گاه چهرهای چاپلوسانه پیدا میکرد
«شریف امامی در لژ فراماسونی استاد بود، و البته وابسته به سیاست انگلیس و هم او در آن زمان که بر صندلی ریاست مجلس سنا تکیه زده بود، بصورت یک قطب قدرت در دنیای اقتصاد ایران در آمده بود و نیز در مقام مدیر عامل بنیاد پهلوی، آنطور که خود شاه نظر داشت. در هر فعل و انفعال اقتصادی از کارخانه و هتل گرفته تا شهرک سازی و بساز و بفروشی و کازینو داری برای بنیاد سهمی میگرفت و خودش نیز سهمی میبرد. چهره او چهرهای بود که نسبت به رویداهای سیاسی و مخصوصا تحولات سیاسی دوران هویدا، چهرهای بیتفاوت و بیطرف بشمار میرفت. او البته تایید کننده شاه و انقلاب سفیدش بود و از نظر تشریفاتی در مقام ریاست سنا در هر مراسم رسمی چهرهاش در کنار شاه دیده میشد اما کسی ندیده و نشنیده است که در تمام سالهای دهه چهل و پنجاه از زبان او بصورت مشخص درباره امور سیاسی نظری داده شده باشد.»1