جهل و ناداني عاملي بود كه افراد اقدامي براي مبارزه با توليد مثل پشه آنوفل (در و اطراف مكانهاي اقامتي خود) انجام ندهند. دولت نيز نه تنها داراي ابزارهاي لازم (كينين و زير ساختهاي پزشكي) بلكه تمايلي براي اقدامات درماني و پيشگيرانه گسترده نداشت.
گرچه کمبود امکانات عامل مهمی در کنترل بیماریها در دوره قاجار بود؛ اما جهل و ناآگاهی نیز بر گسترش این روند دامن میزد. آن ناآگاهی تنها مختص مردم نبود، بلکه دولت نیز به دلیل ناکارآمدی عامل مهمی در پررنگ کرددن این وضعیت بود.
«جهل و ناداني عاملي بود كه افراد اقدامي براي مبارزه با توليد مثل پشه آنوفل (در و اطراف مكانهاي اقامتي خود) انجام ندهند. دولت نيز نه تنها داراي ابزارهاي لازم (كينين و زير ساختهاي پزشكي) بلكه تمايلي براي اقدامات درماني و پيشگيرانه گسترده نداشت. در حقيقت، شهرداري تهران با اقدامات كم رنگ خود براي بهبودي شرايط سلامت عمومي، حتي وضعيت را بدتر ميكرد، با ساخت يك سري از منابع كوچك آب كه خيابانها را تأمين ميكنند، مكانهاي پرورش اضافياي را ميآفريند. نليگان (بلافاصله بعد از رسيدنش در سال 1906) ماهي طلايي (goldfish) را بعنوان كشنده لارو معرفي كرد. اين شيوه توسط بسياري از خانوادههاي تهراني (نه همه آنها) بكار برده شد. اين اقدام زيان خود را نيز داشت زيرا گربهها همانقدر به ماهي علاقه داشتند كه ماهيها به لاروهاي پشهها. همچنين زمان تعويض آب در منابع كوچك، ماهيها اغلب فرار ميكردند. تنها ثروتمندان از توري بند براي پشهها استفاده نموده و كينين نيز زماني كه احساس ميكردند به آن نياز دارند «نه لزوماً بر عليه مالاريا» مصرف ميكردند.»
منبع: ویلم فلور، سلامت مردم در ایران قاجار، ترجمه دکتر ایرج نبیپور، تهران، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی بوشهر، 1387، ص 14