وبا (مرگ موت يا مرگا مرگي) اندميك ايران نبوده و وارداتي از هند و روسيه بود، با اين وجود بصورت منظم تلفات فراواني را در سطح جمعيت بويژه در كودكان در دومين يا آغاز سومين سال زندگيشان ايجاد ميكرد.
وبا یکی دیگر از بیماریهای شایع در دوره قاجار بود که بعد از بیماری مالاریا از فراوانی زیادی برخوردار بود. این بیماری پیش از آنکه متأثر از عوامل داخلی کشور همچون کمبود امکانات بهداشتی یا ناکارآمدی دولت باشد، ناشی از عوامل بیرونی بود.
«وبا (مرگ موت يا مرگا مرگي) اندميك ايران نبوده و وارداتي از هند و روسيه بود، با اين وجود بصورت منظم تلفات فراواني را در سطح جمعيت بويژه در كودكان در دومين يا آغاز سومين سال زندگيشان ايجاد ميكرد. صاحب نظران معاصر اروپايي، چندين نوع وبا را معرفي كردند كه نشان دهنده سيماي ناقص دانش پزشكان «چه غربي و چه جالينوسي» درمورد علت، انتشار و درمان بيماري در آن زمان بود. جدا از شكل كشندهتر اپيدميك (morbus cholera) آنان از اشكال تكگير «اسپوراديك» يا وباي پاييزي (ثقل سرد) و وباي بچه شيرخوار در تهران به نام «طبيعت كردن» و در همدان به نام «خلق شدن» ياد ميكردند. پولاك از يك شكل وبا ablactatorum cholera در بچههاي تازه از شير گرفته شده يا به صورت وباي تك گير نام ميبرد كه «حيضه» مينامد. هر چند كه «شليمر» اشاره ميكند كه پزشكان ايراني واژه «حيضه» را براي اسهال پرخوري يا اسهال سوءهاضمهاي بكار ميبردند.»
منبع: ویلم فلور، سلامت مردم در ایران قاجار، ترجمه دکتر ایرج نبیپور، تهران، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی بوشهر، 1387، ص 15