برخی از روشنفکران پیشوای انقلاب مشروطه آزادی را با افسارگسیختگی اشتباه میکردند و میپنداشتند که قانون یعنی آزادی کامل از دولت و هرگونه قید و بند
انقلاب مشروطه ایران انقلابی آزادیخواهانه بود؛ اما این جنبش یا انقلاب علیرغم شعار دلنشین خود، با مشکلاتی همراه بود. بزرگترین مشکل این انقلاب عدم فهم دقیق توده مردم از مشروطه و مظاهر آن بود. حتی بسیاری از روشنفکران نیز با واقعیت مشروطه آشنا نبودند.
«آلکسی توکو ویل معتقد بود که حتی وقتی انقلابی، بسیاری از شکلهای جامعه را تغییر دهد، ساختارهای اساسی آن دست نخورده باقی میمانند. شاید این سخنی گزافه باشد، اما راست است که عادات کهن بسیار جان سخت هستند. حتی برخی از روشنفکران پیشوای انقلاب مشروطه آزادی را با افسارگسیختگی اشتباه میکردند و میپنداشتند که قانون یعنی آزادی کامل از دولت و هرگونه قید و بند. ادعا میشد که همه قدرت حکومت متعلق به قانونگذار است و قوه مجریه منزلت یک خدمتگزار رام و مطيع و سر به راه را دارد. مطبوعات چنان رفتار میکردند که گویی هیچ گونه حد و مرزی برای آزادی بیان وجود ندارد و از این رو نه تنها مسئولیت اجتماعی خود را به درستی انجام نمیدادند بلکه گاه علیه هرکس که میخواستند، از جمله وزرا، نمایندگان مجلس و حتی شخص شاه، زشتترین و زنندهترین کلمات و حتى دشنامها را به کار میبردند.»
منبع: استفانی کرونین، رضا شاه و شکلگیری ایران نوین، ترجمه مرتضی ثاقبفر، تهران، انتشارات جامی، 1382، ص 30