ظاهراً قصد از تغییر لباس از بین بردن لباس اهل علم است که بسیاری مردم عادی در بردارند و وسیله اخاذی است و لباس فقر که بهانه ولگردی وگدائی همه قسم لباس بلند، کوتاه، بيدامن، با دامن در مملکت به اسامی مختلف متداول است
شاه سیاست متحدالشکل کردن لباس را به بهانههای مختلف وضع نمود. از جمله به این خاطر که لباس اهل علم و عموم مردم متفاوت باشد. اما در واقع سودای غربی سازی فرهنگ ایرانی را داشت و این سخنان تنها سیاست اعلامی بود که پشت آن یک سیاست اعمالی پنهان شده بود. از دیدگاه رضا شاه، متحدالشکل کردن لباس عاملی جهت توسعه کشور بود. در حالی که او تحت تأثیر سفر امانالله خان به ایران و طرز پوشش آنان، به این نتیجه رسیده بود که لباس ایرانیان باید تغییر کند.
«ظاهراً قصد از تغییر لباس از بین بردن لباس اهل علم است که بسیاری مردم عادی در بردارند و وسیله اخاذی است و لباس فقر که بهانه ولگردی وگدائی همه قسم لباس بلند، کوتاه، بيدامن، با دامن در مملکت به اسامی مختلف متداول است. به هرحال و هر قصد، پیشنهادی به مجلس شد و لباس متحدالشکل به تصویب رسید. ۶ دی ۱۳۰۷ و بر سر عمامه زد وخوردها شد مقرر گشت امتحان در کار بیاید، وزراء کمر چین را مبدل به کت کرده بودند. شاه خودش لباس قزاقی داشت. من چندی خودداری کردم تا روزی شاه در هیئت یقه مرا گرفت، فرمودند بدهم برایت يك دست کت و شلوار بدوزند؟ عرض کردم حال که میل مبارك است خودم تدارك میکنم برای جلسه دیگر حاضر کردم. کلاه پهلوی از یکطرف لبه داشت، در نظمیه کاسکت بر سر گذاشتند و در آن موقع گفته شد زیر کلاه را باید عوض کرد و کاری مشکل است. تغییر کلاه نظمیه به کاسکت انگلیسی قدری افكار را مشوش کرد، اول کسی که در این باب اظهار نگرانی کرد آقاسید محمد بهبهانی بود.»
منبع: مخبرالسلطنه هدایت، خاطرات و خطرات، تهران، انتشارات زوار، چاپ دوم، 1344، صص 382- 383