تجاوز خارجی، فروپاشی ارتش و عزیمت ناگهانی دیکتاتور ضربه روحی و هرج و مرج و بینظمی شدیدی بوجود آورد. عشایر دوباره مسلح شدند.
بعد از جنگ جهانی دوم و اشغال کشور توسط متفقین، موجی از ناآرامی و اغتشاش کشور را فراگرفت. گرچه بخشی از ناآرامیها متأثر از خلا قدرت سیاسی و ضعف آن بود، اما عامل اصلی مشکلات، ریشه در اشغال کشور اوسط بیگانگان و غارت اموال مردم داشت.
«رضاشاه به نفع پسر بیست و دو سالهاش محمدرضا پهلوی استعفا داد که قول داد یک پادشاه مشروطه باشد. تجاوز خارجی، فروپاشی ارتش و عزیمت ناگهانی دیکتاتور ضربه روحی و هرج و مرج و بینظمی شدیدی بوجود آورد. عشایر دوباره مسلح شدند... مقامات دولتی با استفاده از هرج و مرج به غارت درآمد ملی پرداختند در حالی که طبقه دیگری از کلاشها از فرصتی که هرج و مرج به آنها داده بود حداکثر استفاده را کردند. جنگ بخش عمده تجارت خارجی کشور را فلج کرده بود. اکنون ناامنی داخلی احتکار کالاها را تشدید میکرد، به تورم سرعت میبخشید و سودجوئی را تشویق میکرد. حکومت جدید تلاشهائی برای جلوگیری از افزایش قیمتها به کار برد که بیفایده بود. دستگاه اداری کشور روحیهاش را باخت و دچار فلج گردید.»1
1.آرتور میلسپو، آمریکائیها در ایران، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، نشر البرز، 1370، ص 59