در قسمت عقب مسجد به طرف محراب مقبره سلطان محمد خدابنده دیده میشود که دور تا دور آن را نرده احاطه کرده است. این نردهها اثری هنری و استادانه است.
در کنار مقبره سلطان خدابنده مسجدی وجود داشت که بسیاری از مسافران و مستشرقان غربی توجه ویژهای به آن داشتهاند. این مسجد از دید بسیاری از این افراد از جمله آدام اولئاریوس، مسجدی کاملا هنری و منحصربه فرد بوده است. او در مورد بخشهای مختلف این مسجد آورده است:
«در قسمت عقب مسجد به طرف محراب مقبره سلطان محمد خدابنده دیده میشود که دور تا دور آن را نرده احاطه کرده است. این نردهها اثری هنری و استادانه است، زیرا مفصل یا درزی بین میلههای نرده که از فولاد خالص هندی و قطر آن حدود يك بازوی آدمی و به همدیگر متصل شده است دیده نمیشود. این میله هارا صیقل زده و بر روی آن نقره کوبی کرده اند گلدسته مسجد هشت گوش است و از دور آن را هروئی میگذرد روی این گلدسته هشت منار کوچک مانند ستون ديده میشود که انسان میتواند از پلکان مارپیچی به آنجا صعود کند. جلوی مسجد حوض چهارگوش بزرگی وجود داشت که دور آن را با دیوار کی از کف زمین بالا آورده بودند. آب این حوض از کوه کیدر که به آنجا هدایت کرده بودند تأمین میشد. پشت مسجد باغی بود که در آن درختان بزرگ و کوچک را به طرزی بسیار منظم کنار هم کاشته بودند و خانه زیبایی درون آن دیده میشد.»
منبع: آدام اولئاریوس، سفرنامه اولئاریوس، تهران، سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار، 1363، ص 149