از فروغی به عنوان یکی از چهرههای مطرح در تاریخ معاصر ایران یاد میشود. او یک انگلوفیل بود و انگلیسیها اعتماد زیادی به او داشتند. از این رو در بسیاری از دورههای سیاسی حساس از او به عنوان مهره خود استفاده کردند
رضاشاه در دوران حکومت خود به روشهای مختلف تلاش کرد تا تمرکزگرایی قدرت را به طور کامل و گسترده به وجود آورد. او در این راه دست به اقدامات متعددی زد که یکی از آنها اجبار مردم به اسکان در خانههای ساخته شده توسط دولت بود
بسیاری معتقدند که بعد از روی کار آمدن رضاخان، روشنفکران باطرح روشنفکر منور، به حمایت از او پرداخته و زمینه روی کار آمدن یک پادشاه دیکتاتور را فراهم کردند؛ اما برخلاف این ادعا، واقعیت آن است که تمام روشنفکران خواهان روی کار آمدن چنین فردی نبودند و بسیاری از افراد به عواقب به قدرت رسیدن رضاخان نیز پی برده بودند و پیرامون آن هشدار هم میدادند.
یکی از راههای تقویت پایههای دیکتاتوری رضاخان که از همان ابتدای روی کار آمدن او آغاز شده بود، طرح تضعیف دولت و تشکیل دولتهای پی در پی بود. بر اساس این حربه، گذشته از آنکه دولتهای مخالف رضاخان کنار میرفتند؛ زمینه برای روی کار آمدن دولتهای موافق او فراهم میشد.
گزارشهایی از سالهای پایانی حکومت رضاشاه در دست است که نشان میدهد در این سالها دلاری برای خرید کالا از آمریکا وجود نداشت. این در حالیست که برخی از منابع همواره مدعی هستند که ارز خارجی دولت در این سالها به دلیل افزایش صادرات در وضعیت مطلوبی قرار داشت. امبرشتس از کارمندان کنسولگری آمریکا در گزارش خود به این موضوع پرداخته است
از آنجا که بریتانیا مصمم بود از هر گونه کمک به ایران ممانعت کند، یکی از وامهای آمریکا به ایران را بلوکه کرد و به بانک شاهنشاهی ایران دستور داد اعتبار دولت قوام السلطنه را تمدید نکند
رضاشاه در سال 1915 قانونی را تحت عنوان محدودسازی واردات وضع کرد که طی آن قرار بود بخشی از بحران ارزی کشور و به تبع آن بحران اقتصادی از مشکلات رهایی یابد. اما برخلاف تصورات پیشآمده ماحصل این قانون چیزی جز تشدید بحران اقتصادی و فراگیر شدن فساد و رانت اقتصادی نبود
اواخر حکومت پهلوی، دوران بسیار تیره و تاری بود. آشفتگیهای سیاسی و اقتصادی باعث شده بود که کشور آبستن وضعیتی تیره و تار شود. این ادعا نه تنها به لحاظ منابع موجود قابل اثبات است، بلکه گزارشهای اتباع خارجی مقیم ایران نیز بر این موضوع صحه گذاشتهاند. گزارش امبرشتس یکی از این گزارشها است.
در دوره رضاشاه بخش مهمی از پولهای کشور به بانکهای نیویورک انتقال یافته بود. جالب است که این موضوع کاملا به صورت پنهانی صورت گرفته بود؛ اما وقوع برخی از مسائل باعث علنی شدن این موضوع شد و مقدار این پول توسط منابع مختلف ثبت شد.
در دوره رضا شاه، یکی از کنسولیارهای آمریکایی، به قتل میرسد. این قتل باعث شد تا رضاشاه بهانه لازم برای اعمال قدرت کامل خود را به دست آورد. در این شرایط، آیتالله مدرس که از نیات رضاشاه آگاه شده بود، به این اقدام واکنش نشان داد و به مخالفت با رضاشاه پرداخت.