در دهه 1950، ایالات متحده و ایران به توافقات امنیتی مهمی همچون پیمان بغداد دست یافتند که عمدتاً ناشی از منافع ملی و فراملی آمریکا بود. در این دوره محمدرضا شاه پهلوی که متحد اصلی ایالات متحده در خاورمیانه بود، رهبری ایران را بر عهده داشت.
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، دوران نوینی از استعمارگرایی آغاز شد که بسیاری از آن با عنوان موج سوم استعمارگرایی یاد میکنند. شکل این نوع از استعمارگرایی متفاوت از اشکال پیشین بود و بر تعلق اجباری کشورهای دیگر به هر یک از دو قطب ابرقدرت تأکید داشت.
میان شوروی و آمریکا پس از جنگ جهانی دوم جنگی دیپلماتیک در گرفت. یادداشت برنز به مولوتوف نقطه ی شروعی بود بر پایان یافتن خواسته های بعد از جنگ شوروی در ایران...
حزب توده اگرچه حزبی بسیار سازماندهی شده و قدرتمند محسوب می شد؛ اما هرگز در راستای خدمت به ایران و ایرانی گامی برنداشت و همیشه به عنوان ابزار بیگانگان اقدام کرد. جالب اینکه با آن همه خودش خدمتی به راحتی روس ها آنها را در آذربایجان کنار گذاشتند و خادمین دیگری را برگزیدند . . .
دهه 1960 را می توان عصر حرکتهای انقلابی و جنبشهای دانشجویی در آلمان دانست که متاثر از رویدادهای سیاسی این دوره از جمله اقدامات انقلابی در آمریکا جنوبی و جنگ ویتنام بود. سفر محمد رضا پهلوی شاه ایران به آلمان غربی مصادف با چنین دوره ای بود. در سال 1967 شاه به همراه همسرش فرح دیبا به برلین رفت، نیروهای مخالف رژیم شاه با برگزاری راهپیمایی به این سفر اعتراض ...
14 ماه می سال 1959، اتحاد شوروی و هفت کشور سوسیالیستی اروپایی متحد آن، ظاهرا در واکنش به مسلح شدن دوباره آلمان فدرال (آلمان غربی آن زمان) که به «ناتو» پیوسته بود، میان خود یک پیمان دوستی را امضاء کردند که هرگونه همیاری مشترک را شامل می شد.به موجب یکی از اصول این پیمان، تعرض نظامی به یکی از کشورهای عضو پیمان به منزله تجاوز به همه آنها بشمار می رفت و ...
53 سال پیش در بامداد یکشنبه سیزدهم آگوست ۱۹۶۱، نیروهای نظامی آلمان شرقی خیابانهای منتهی به نقاط مرزی را محاصره کردند و کارگران ساختمانی آغاز به ساختن دیواری کردند که امروز یکی از اجزاء مهم و نمادین تاریخ معاصر آلمان و اروپاست. این سازه که ۲ متر ارتفاع داشت، ارتباط بین بخش شرقی و غربی شهر برلین را کاملا قطع کرد و به تدریج «دیوار برلین» نام گرفت.