ساختار سیاسی و اجتماعی قاجاریان ساختار چندان پیچیدهای نبود و تقریباً ادامه همان ساختار حکومتهای گذشته بود. در شکلی کلی این ساختار مرکب از دو طبقه حاکم و محکوم بود که در رأس حکومت حاکم دولت قرار داشت. طبقه روحانیت نیز به واسطه نفوذ معنوی و جایگاه خاص دین در نزد مردم در این طبقه قرار داشت.
واکنشهای عمومی به تبعید حضرت امام خمینی(ره) در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون و سخنرانی علیه سلطه آمریکا در سال 1343 به ترکیه، بسیار گسترده بود و موجی از اعتراض را در سراسر کشور از جمله قم، تبریز، تهران و ... به وجود آورد.
از میان روحانیون، عده معدود و معینی جواز لباس داشتند و بقیه اگر با عبا و عمامه به خیابان میرفتند عمامه را از سرشان بر میداشتند و به گردنشان میانداختند و توهین میکردند.
در تاریخ معاصر ایران از مشروطه به اینطرف هیچ نمونه ای از حضور جامعه روحانیت در متن حکومت و همکاری رسمی آنان با دولت مشاهده نمی شود.مناسبات روحانیت و دولت از عصر صفویه به این سو از یک وضعیت همبستگی این دو به تدریج به سمت گسستگی و در نهایت تقابل و دشمنی تغییر یافته است.پس از مواضع روحانیت در مقابل حکومت از یک اپوزیوسیون اصلاح طلب،نصیحت گر و وفادار به ...
در ایران دوران قاجار دو نوع اقتدار در سطح ملی وجود داشت: یکی جابرانه که مردم به علت وجود قوة قهریه از آن فرمان میبرند و در این اقتدار شاه در رأس دولت بود و دیگری اقتدار دینی که مردم به علت اعتقادات خویش از آن تبعیت میکردند و آن اقتدار مراجع تقلید به عنوان نواب امام زمان(عج) و روحانیت مرتبط با آنان بود.
با تثبیت رهبری روحانیت شیع در مبارزه با رژیم پهلوی، تبعید امام(ره) سبب نشد که خللی در مبارزه به وجود آید اگر چه پیشرفت آن کند شد اما متوقف نشد. شبکه تشکیلاتی که در میان روحانیت وجود داشت، سبب شد که آتش مبارزه خاموش نشود. اگر چه امام تبعید شده بود، اما شاگردانی که ایشان طی این سال ها تربیت کرده بود با اطاعت کامل از رهبری خود همچنان به مبارزه خود ادامه ...
چرچیل (دبیر امور شرقی سفارت انگلیس) در گزارش خود به لندن در صدر مشروطه، با اشاره به ماجرای کشتار جمعی از فرق ضاله به دست مردم اصفهان در 1889-1890 م (1307 قمری)، حاج شیخ محمد تقی نجفی (آقا نجفی) را محرک این امر شمرده است...
مشروطه خواهان کمتر توانستند از آزادی های اعمال شده در این دوره بهره درست ببرند. آنان به جای مقابله با استعمار و استبداد به مواجهه با دیانت و مقابله با شیخ فضل الله پرداختند. در این میان باید به روزنامه های مشروطه خواه اشاره کرد که دست در دست استعمار به مقابله با روحانیت پرداختند. افسوس که این فرصت مغتنم صرف تلاش های بی موردی شد . . .
شیخ انصاری از بزرگان و چهره های شاخص اصولیون فقه شیعه بود. در ادامه آنچه می آید نمونه ای از تعامل او با طلاب است. طلابی که البته به چهره ها و اشخاص بزرگی چون آخوند خراسانی تبدیل شدند. داستان زیر روابط این استاد و دانشجو و ارادت آنها به یکدیگر را به خوبی نشان می دهد . . .
شاه از شخصیت های بزرگ روحانی من جمله آیت الله کاشانی به شدت می هراسید. از طرفی از نفوذ انها در میان مردم آگاه بود و می ترسید آنها مردم را بر ضد حکومت بشورانند و از طرفی دیگر نیز تلاش می کردند تا از آنها در واقع اضطراری کمک بطلبند. ماجرای ترور هژیر از جمله این موارد است . . .
لبه تیز حمله این گروه تروریستی و مرموز، که به غلط به عنوان یک گروه انقلابی معروف شده، علیه علما بود. مستشارالدوله صادق مینویسد: «آقایان علما برای جان خود خوفناک و از طرف دیگر بدون حق و حساب متوقع بودندکه هیئت دولت تازه روی کارآمده معجلاً قاتلین و محرکین را دستگیر کند.»
قوام در اطلاعیه 27 تیرماه خود خطاب به مخاطبانش نوشته بود: «به عموم اخطار می کنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است.»
ویژگی منحصر مرجعیت شیعه استقلال از حکومتها میباشد و این ویژگی به اتکای مردم متدین، چنان قدرتی به مرجعیت داده است که در مواقع سرنوشتساز حافظ دین و ملت در مقابل تعرض قدرتهای خارجی و حکومتهای داخلی باشد.
منفعت مالی و اشخاص و گروهها در این جریان خیلی اهمیت ندارند؛ اصل این است که خود نهضت نفت چیست و چگونه اتفاق افتاد. این جریان به فضای ایران بین شهریور ٢٠ تا ٢٨ مرداد ٣٢ برمیگردد؛ یعنی ١٢ سال. فضای ایران در آن روزها، فضای نهضت، هم هست و هم نیست.
سند زیر به خط سرلشگر حسن پاکروان است که تاریخ 28/12/1341 را دارد. در این نوشته میبینیم که چگونه ساواک از واکنشهای روحانیون و مردم مبنی بر عزای عمومی در هراس بودهاند. در بخشی از این سند پاکروان میخواهد که عناصر نفوذی وارد مساجد شده و مانع از اظهارات ضد رژیم روحانیون شوند. در بخشی از این سند آمده است:«... در مقابل بیانات وعاظ محرک در مساجد نیز دستجاتی ...
یک نوع تفکر اخلاقی چنین است که به فرا اخلاق میپردازد و فلسفه اخلاق نامیده میشود. گونه دیگر شناخت احکام و معیارها و قواعد دستوری اخلاق را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد که علم اخلاق نامیده میشود و این دو گونه تفکر منجر به تفاوت روشهای تفکر اخلاقی شده است...
علامه طباطبایی درباره تفسیر خود از قرآن میگوید که ابتدا در روایتهای کتاب بحارالانوار بسیار جست و جو و اندیشه کرده و هفت رساله با هفت موضوع تألیف کرده و بعد به تفسیر قرآن میپرداخته است. او در مقدمه کتاب در بخشی تحت عنوان «بیان آیات» این هفت موضوع را آورده است که عبارتاند از:..
تنها دلخوشی علامه و همسرش در چنین اوضاع مرارتبار، وجود محمد کوچک بود که حدود هیجده ماه از تولدش میگذشت که به دلیل اختلاف هوای کوهستانی تبریز با آن گرمای خشن نجف و دیگر شرایط منفی و محدودیت از برخی امکانات و تسهیلات، این تنها روشنیبخش محفل پدری 23 ساله و مادری 18 ساله، به بیماری مبتلا میشود و رنجوری وی، بساط شادمانی و نشاط خانواده را به یکباره برمیچیند....