در تاریخ معاصر ایران از مشروطه به اینطرف هیچ نمونه ای از حضور جامعه روحانیت در متن حکومت و همکاری رسمی آنان با دولت مشاهده نمی شود.مناسبات روحانیت و دولت از عصر صفویه به این سو از یک وضعیت همبستگی این دو به تدریج به سمت گسستگی و در نهایت تقابل و دشمنی تغییر یافته است.پس از مواضع روحانیت در مقابل حکومت از یک اپوزیوسیون اصلاح طلب،نصیحت گر و وفادار به نهاد سلطنت تدریجاً به سمت یک طبقه منتقد و مخالف بوده است.