احمد قوام، معروف به قوامالسلطنه یکی از شخصیتهای معروف سیاسی در دوران قاجار و پهلوی است که بیشتر به دلیل عملکرد موفقش در قائله آذربایجان ایران شناخته شده است؛ اما واکاوی در زندگی سیاسی و اجتماعی او نشان میدهد که وی ازنقاط عطف سیاسی دیگری نیز برخوردار است و در دوران فعالیتهای سیاسیاش اقدامات زیادی انجام داده است.
در سال ۱۳۲۴ قوام السطلنه به عنوان نخست وزیر ایران برای حل قضیه آذربایجان که توسط جعفر پیشه وری و با حمایت شوروی اشغال شده بود، به مسکو رفت تا در این خصوص با استالین گفتگو کند.
بازتابهای الگوهای فکری و مولفه های شخصیتی محمدرضاشاه به خصوص بر فرآیند تصمیم گیری در سیاست خارجی از موضوعاتی است که تاثیر بسزایی در جهت گیری سیاست خارجی ایران داشت. طرح ویژه فکری وی مانند باز تولید قدرت امپراطوری ایران باستان و مدرنیزه کردن ایران بود که به همراه خصیصه های شخصیتی اش نظیر وابستگی و حمایت جویی و عظمت گرایی به همراه ترس از دست دادن سلطنت ...
بعد از پایان غائله آذربایجان و نقش اساسی قوامالسلطنه، محمدرضا شاه تلاش نمود از نخستوزیرانی مطیع و تابع استفاده کند، زیرا وجود نخستوزیرانی چون قوام السلطنه ضمن به نمایش گذاردن ضعف شاه، تبعتی از اوامر و سیاستهای شاه نیز نداشتند. با این حال او با انتخاب رزم آرا هم دچار مخاطراتی شد.
از میان نخستوزیران حکومت پهلوی، اشرف فقط با قوامالسلطنه موافق بود؛ زیرا قوام علیرغم قلدری و خـودخواهی ، به اهمیت و نفوذ اشرف پی برده بود و اغلب توصیهها و سفارشهای او را مـیپذیرفت.
احمد قوام (تولد ۱۲۵۲ تهران – مرگ ۱۳۳۴ تهران) ملقب به قوامالسلطنه، سیاستمدار ایرانیِ پایان دوران قاجار و روزگار پهلوی بود که پنج بار نخستوزیر ایران شد (دو بار در پایان دوران قاجار و سه بار در زمان حکومت محمدرضا پهلوی).
شاه به گواه نهادهای بینالمللی حقوق بشر، یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در دنیا بود. با این حال او همواره سایر کشورهای دیگر را به دلیل نقض حقوق بشر مورد انتقاد قرار میداد و از نهادهای داخلی میخواست در این موارد به انعکاس آن خبرها بپردازند، در حالی که هر گونه انتقاد از وضع حقوق بشر در ایران، کاملاً ممنوع بود و منتقدین به سرعت دستگیر و زندانی میشدند....
یادداشت روزنامه الهام مبنی بر درج نامه سرگشاده قوام السلطنه (از پاریس) به شاه و تاکید بر صلاح نبودن تغییر مواد قانون اساسی و اصل 49 آن با توجه به مشروطه بودن نوع حکومت و درخواست عدم اقدام درمورد فوق
سرهنگ محمدتقی خان پسیان معروف به کلنل محمدتقی خان ، متولد 1271 بود. او از یک خانواده سپاهی آذربایجان برخاسته است و تمام بستگانش در نظام بودند. پدر او نیز یاورمحمدخان عنایت السلطان نام داشت. تحصیلات ابتدائی را در تبریز انجام داد و بعد به تهران آمد وارد مدرسه صاحب منصبی شد و در سن 20 سالگی درجه ستوانی گرفت . او در 23 سالگی سرگرد شد. در سال 1299 پس گذراندن ...
قوام رجل دارای اعتباری بود. اما هرگز به نقش مردم اعتقادی نداشت. او نه به مردم اعتقاد داشت و نه به حرکت به نمایندگی از مردم. بلکه به طور کلی رویه ای مستبدانه را در پیش می گرفت. از این رو به اعتراضات در مقابل تقلب در انتخابات و یا نهضت ملی شدن نفت که کاری مردمی بود نیز اعتقادی نداشت و از این رو خواهان مقابله با مصدق و اطرافیانش بود . . .
در دوره وزارت جنگ رضاخان، ما شاهد تنش جدی بین رضاخان و احمد قوام هستیم. آن¬چه بیشتر از هر چیز خاطر قوام را مشوش می¬ساخت، رشد قدرت رضاخان بود. قوام سعی در محدود کردن اختیارات رضاخان داشت..
در 5 مرداد 1300 پسیان وقتی اوضاع را خطرناک دید، با کمک نیروهای خود تمامی مراکز اداری و دولتی و نظامی وانتظامی خراسان را به تصرف درآورد. قوام السلطنه نیز درصدد سرکوب پسیان برآمد و قزاقهای مسلح را با جلب موافقت رضاخان به خراسان روانه کرد. علاوه بر نیروی قزاق، قوام که قبلاً خود حاکم خراسان بود و روابط صمیمانهای با خوانین خراسان داشت، به آنان نیز دستور ...
ملت ایران که در آن برهه رایحه آزادی، جانشان را نواخته بود، حاضر به تمکین و بازگشت به وضعیت پیشین نبود. کسانی که با خرید اوراق قرضه از مال خود گذشته بودند، این بار برای تثبیت و حفظ دستاوردهای نهضت، جان بر سر قیام گرو نهادند و با خون خود مهر تأییدی بر سند آزادگی ملت شریف ایران زدند.
در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱، یک سال و ۴ ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت، مردم ایران به رهبری آیتالله کاشانی با راهپیمایی در خیابانها خواستار برکناری احمد قوامالسلطنه و بازگشت محمد مصدق به پست نخستوزیری شدند.