وابستگی به بیگانگان یکی از راههای ترقی سیاسی و اقتصادی در عصر پهلوی بود، به همین خاطر در اسناد ساواک میبینیم که بسیاری از رجال سرشناس عصر پهلوی به بیگانگان خصوصاً انگلستان و آمریکا وابستگی داشتهاند.
حـضور زنان در انقلاب مشروطيت و ضرورت هاي زمانه ، پاي آنان را به محيط هاي مطبوعاتي کـشور گـشـود. نخستين روزنامه نگاران زن در دوره قاجاريه ، زناني نويسنده بـودند کـه نـوشته هاي خود را براي نشرياتي چـون حبل المـتين و نـداي وطن مي فرستادند که امروز از آنها کمتر نام و نشاني بر جـاي مانـده اســت .
رضاخان را بنیانگذار پایههای دولت مطلقه نوین در ایران دانستهاند. او از همان زمان که به عرصه قدرت وارد شد، تمرکزگرایی قدرت را با بدترین و خشونتآمیزترین ابزارها آغاز کرد. علاوه بر قلع و قمع قدرتهای محلی که با سرکوب شدید رؤسای قبایل صورت گرفت، بسیاری از نخبگان فرهنگی و سیاسی نیز از طریق ترور، حذف و نابود شدند.
با پيروزي انقلاب اسلامي و روي كار آمدن سران نهضت آزادي كه دنبالهروهاي دكتر مصدق بودند دوباره همان سياست لجام گسيخته را به عنوان آزادي مطبوعات پيش گرفتند و هر روز دهها روزنامه و مجله با اهداف و مقاصد مختلف مثل قارچ در مملكت روئيد
با افزایش فشار بـر مطبوعات و آزادیخواهان که با توقیف و سرکوب جراید مخالف همراه بود،عدهای از آزادیخواهان تصمیم به تحصن در مجلس شورای ملی میگیرند و این عده به رهبری موسویزاده یزدی مدیر روزنامه پیـکار،سـید مهدی نبوی تفرشی مدیر روزنامه تنبیه درخشان به مجلس آمده و پس از ایراد نطقی اجرای قانون اساسی و عزل سردار سپه را خواستار شدند. این دوّمین ...
سرکوب آزادی بیان و اعمال نظارت و سانسور شدید بر مطبوعات و نشریات، مهمترین ویژگی حکومتهای استبدادی است. امری که بارها در تاریخ معاصر ایران در برهههای مختلف از جمله دوره رضاشاه اتفاق افتاده و مطبوعات را از رسالت حقیقی آنها دور کرده است.
گزارشی از روزنامه زوددويچه تسايتونگ آلمان درمورد وقايع ايران در آستانه انقلاب اسلامي مشتمل بر فساد اطرافيان دربار و فشار ديكتاتوری شاه ، كشتار مردم توسط ارتش
رضاشاه در ظاهر به بسیاری از مظاهر حکومت مشروطه وفادار ماند و هیچکدام از آنان را از بین نبرد؛ اما در عمل اقداماتش بنیان مشروطه را از بین برد و باعث لطمه به نهادهای مدنی گردید. از جمله نهادهایی که در راستای اقدامات رضاشاه لطمه دیدند، مجلس، مطبوعات و قانون اساسی بود.
با توجه با ماهیت استبدادی حکومت پهلوی اول، رضاخان حتی نسبت به انتقادهای مطبوعات خارجی نیز بسیار حساس بود و حتی نشریاتی که حتی یک خط از سلطنت پهلوی انتقاد می کردند اجازه ورود به خاک ایران را نداشتند.
شاپورجی یک تحصیلکرده کمبریج و کارشناس «جنگ روانی» بود. او با نثر روان، معلومات وسیع و احاطه خارقالعادهاش بر تاریخ و فرهنگ ایران و جهان، بک نویسنده برجسته محسوب میشد که قطعاً بر تمامی اعضای شبکه روشنفکری - مطبوعاتی خود برتری تام داشت...
با استقرار نظام جمهوری اسلامی محدودیتهای مطبوعات به چند مورد کلی تقلیل یافت و خط قرمزها به چند مورد محدود شد: ازجمله اینکه مطالب مطبوعات در مخالفت با اسلام نباشد و حیثیت و ناموس افراد در امان باشد، از قومگرایی و یا مطالب منجر به تجزیه مملکت و افشای مذاکرات محرمانه و اسرار کشور اجتناب شود
همزمان با شروع روند نوسازی در ایران، تلاشهای زیادی توسط روشنفکران و برخی سیاسیون جهت چاپ و راه اندازی مطبوعات و روزنامه های داخلی و خارجی صورت گرفت. در آن زمان اروپا به دلیل برخورداری از توسعه سیاسی محیط مساعدی برای چاپ روزنامه بود.
یـکی از سـنگرهای نخبگان سیاسی که در روی کار آمدن رضا خان نقش بهسزایی داشتند، مطبوعات بود. از نگاه تجددگرایان، رضا خان مرد عمل و مظهر اقتدار و صلابت، نظامی خشن، میهندوست و عاشق اصلاحات بود.البـته ضـعف عمدهاش بیسوادی، ناآشنایی با تمدن غرب، عدم تسلط بر زبانهای خارجی و فقدان نقشه و برنامهای مدوّن برای نوسازی ایران بود که پیوند وی با تـجدیدگرایان ...
روزنامه ثریا تا دوران مشروطه به کار خود ادامه داد؛ اما بعد از مشروطه و حدود 9 سال فعالیت در تهران، کاشانی تصمیم گرفت کار چاپ و انتشار آن را در زادگاه خود یعنی کاشان از سر گیرد.
به اعتقاد اکثریت قریب به اتفاق تاریخنگاران، وقوع کودتای سوم اسفند 1299 شمسی که در نهایت منجر به تاسیس سلطنت 53 پهلویها بر ایران شد، تیرخلاصی بر پیکر نیمه جان مشروطیت بود و به نوعی مشروطه را در رسیدن به اهداف و آرمانهای خود ناکام گذاشت.
در ایران به دلیل نبود آزادی مطبوعات عمدتا نمی شد واقعیت های زندگی شاهانه و بریز و به پاش های محمدرضا پهلوی و خانواده او را در روزنامه ها تبلور داد؛ اما شاه نمی توانست روزنامه های خارجی را مجبور به کتمان واقعیت ها کند؛ اگرچه رجال سیاسی اروپایی از درنظر گرفتن این واقعیت ها در ارتباط با شاه پرهیز می کردند . . .
در دوره پهلوی اول مسئولین نظارت بر محصولات انتشاراتی علاوه بر اینکه مطبوعات داخل کشور را دقیقاً تحت نظارت خود داشتند؛ به جرایدی که در خارج از کشور تولید شده و به ایران وارد می شدند چه نشریات فارسی زبان و چه نشریات بیگانه شدیداً حساس بودند . . .
در دوران پهلوی اول تقریبا هیچ نشانه ای از مطبوعات مستقل کشور باقی نماند. دستگاه دیکتاتوری عریض و طویل رضا خان تقریبا با هر صدایی که اندک زاویه یا مخالفتی با او داشت برخورد می کرد. احمد ملکی مدیر روزنامه ستاره وضعیت مطبوعات در این دوران را اینگونه توصیف کرده است . . .
با توجه به این حقیقت که دولت ایران نسبت به چگونگی انعکاس اخبار داخلی در خارج از کشور بسیار حساس بود واکنش آن نسبت به جراید خارجی دوگانه بود. هرگاه نشریه ای با دید موافق اخبار مربوط به سیاستهای دخلی دولت ایران را انتشار می داد نه تنها موجب خشنودی دولتمردان ایران می شد؛ بلکه این گونه جراید پاداش نقدی نیز دریافت می کردند...