بزرگترين دستاوردي كه براي مطبوعات بعد از انقلاب پيش آمد اجازه انتشار مطالب به زبان اقوام مختلف بود كه در زمان رژيم پهلوي كاملاً ممنوع و مستوجب مجازات بود و اگر احيانا روزنامهاي مطلبي به زبان غير از فارسي مينوشت مورد تهديد و آزار واقع ميشد....
با پيروزي انقلاب اسلامي و روي كار آمدن سران نهضت آزادي كه دنبالهروهای دكتر مصدق بودند دوباره همان سياست لجام گسيخته را به عنوان آزادي مطبوعات پيش گرفتند و هر روز دهها روزنامه و مجله با اهداف و مقاصد مختلف مثل قارچ در مملكت روئيد. كار به جايي رسيد كه اسرار نظامي كشور در روزنامه آيندگان چاپ شد و يا مطالبي در جهت تجزيه مملكت ازجمله در كردستان چاپ ميشد و شخصيتهاي انقلابي را تخريب ميكردند. آزادي بيحد و حصر روزنامهها در اوايل انقلاب تبعات خود را نمايان ساخت و با شروع جنگ در سال 59 و التهابات سياسي، نشريات مخالف با نظام اسلامي و عدم رعايت مصالح ملي و عدم احساس مسئوليت اجتماعي و اخلاقي ناگزير توقيف شدند. بعد از بركناري دولت ليبرال، آرام آرام سياست معقول دولت در مورد مطبوعات جامه عمل پوشيد و آزاديهاي مشروع، به دور از نقطهنظرهاي خائنانه، به مطبوعات اعطا شد. پس از جنگ و در دوران بازسازي نيز فعاليتهاي مطبوعاتي بيشتر شد و از لحاظ رشد كمّي و كيفي گسترش يافت.
دستاوردهاي انقلاب براي جامعه مطبوعاتی
با استقرار نظام جمهوری اسلامی محدودیتهای مطبوعات به چند مورد کلی تقلیل یافت و خط قرمزها به چند مورد محدود شد: ازجمله اینکه مطالب مطبوعات در مخالفت با اسلام نباشد و حیثیت و ناموس افراد در امان باشد، از قومگرایی و یا مطالب منجر به تجزیه مملکت و افشای مذاکرات محرمانه و اسرار کشور اجتناب شود.
آزادي مطبوعات از نظر معمار كبير انقلاب اسلامي امری بسیار مهم تلقی شده و همواره حضرت امام خمینی، رحمتا...، آزادی مطبوعات را ارج مینهاد. در نظر ایشان «آزادی غیر از توطئه است و به مطبوعات و رسانههای جمعی اخطار میکنم که از توطئههای خلاف مصالح عالیه اسلام و کشور جداً جلوگیری شود.»1 ايشان همچنين وظایف مطبوعات را اینگونه بیان میدارند: «باید مطالب نشریات رو به انتقاد سالم و مصلحتاندیشی و هدایت باشد. گاهی ممکن است یک انتقادی از باب اینکه با سلامت نفس نوشته نشده است. باعث بدتر شدن وضع شده باشد، مقالات انتقادی وقتي وضع را آرامش میدهد که از روی مصالح باشد و نویسنده توجه کند که مسئولیتی الهی دارد و پیش خدا مسئول است. کسی که قلم به دست میگیرد بداند که مورد سئوال قرار میگیرد.»2
بزرگترين دستاوردي كه براي مطبوعات بعد از انقلاب پيش آمد اجازه انتشار مطالب به زبان اقوام مختلف بود كه در زمان رژيم پهلوي كاملاً ممنوع و مستوجب مجازات بود و اگر احيانا روزنامهاي مطلبي به زبان غير از فارسي مينوشت مورد تهديد و آزار واقع ميشد. اما امروز ما، به بركت انقلاب اسلامي، شاهد مطبوعاتي با مطالب كاملاً آزاد تركي و حتي با رسمالخط كريل و لاتين و يا كردي و گيلكي و بسياري ديگر هستيم. در واقع، سياستهاي جمهوري اسلامي با محترم شمردن حقوق افراد جامعه باعث شد كه از طريق تريبونهاي آنها همدلي بين مردم و مسئولان كشور و منطقه به وجود بيايد و روزنامهها در كشور با آزادي واقعي تمام مسائل و مشكلات مربوط به جامعه و منطقه را، با رعايت موازين قانون اساسي و اسلامي، مطرح سازند و با اطلاعرساني درست و عمل به وظيفه تاريخي و انساني خود، برخلاف دوران رژيم پهلوي، از ميزان بدبينيها و تشنجهاي سياسي و اجتماعي كاسته شود و از انباشته شدن مطالبات برآورده نشده، كه وسيله مناسبي براي دخالت بيگانگان در كشورمان است، جلوگيري شود.3
از ديگر موهبتهاي اين انقلاب در مورد جامعه مطبوعات و مردم رسيدگي به تخلفات مطبوعاتي، محاكمات روزنامهنگاران در دادگاههاي علني مطبوعاتي و با حضور هيئت منصفه است؛ حال آنكه اين كار در رژيم پهلوي زير نظر تشكيلات مخوف امنيتي و ساواك انجام ميگرفت.
اسلامي شدن به منظور ارج نهادن به مباني ديني در روزنامهها و احترام و توجه به اقليتهاي مذهبي به ويژه احتراز از طرح مسائل تفرقهبرانگيز شيعه و سني كه براي وحدت جامعه و اسلام مضر است ميباشد؛ حال آنكه در رژيم طاغوت، به گفته امام راحل(ره)، «تمام رسانههاي گروهي و مطبوعات كشور و تمام آنهايي كه در كشور ميتوانستند كار صحيحي انجام بدهند در خدمت اجانب و در خدمت اين رژيم فاسد به ضد يت با روحانيت برخاسته بودند و در روزنامهها عليه اسلام تبليغات بسيار بود.»4
بيشك، مطبوعات در هر كشوري عملکرد اساسي را در ايجاد جوّي سالم و يا ناسالم دارند و تأثير آنها در برداشتها و باورها و حتي قضاوتهاي امروز بشر بر هيچ كس پوشيده نيست. مبتذل بودن مطبوعات در رژيم پهلوي فكر جوانان را مسموم میکرد و نيروي جوانان را به بيراهه ميكشاند. روزنامهها و مجلات مروج فحشا بودند و به گفته حضرت امام(ره): «مجلهها با مقالهها و عكسهاي فضاحتبار و اسفانگيز و روزنامهها با مسابقات ضد فرهنگي و ضد اسلامي خود با گستاخي مردم، به ويژه طبقه جوانان، را به سوي غرب يا شرق هدايت ميكردند»5 اگر تنها به عنوان سندي تاريخي به تعدادي انگشتشمار از مطبوعات منتشر شده در دوران طاغوت، كه تحت حاكميت رژيم طاغوت چاپ ميشد، نگاهي بيندازيم ميبينيم كه قريب به اتفاق اكثر مطالب روزنامهها، با زير پا گذاشتن اخلاقيات و درج تصاوير شرمآور، ابزاري براي اغفال جوانان و غافل نگهداشتن ملت بود.
در كار تبليغ و تأثيرگذاري اين رسانههاي فاسد چنان تلاش شده بود كه فساد و فحشا و انحراف را در نظر خواننده كاري معقول و برازنده انسان متمدن امروزي جلوه داده بودند؛ اما به بركت نظام اسلامي، مطبوعات بعد از انقلاب در چارچوب پايبندي به اخلاق و ايمان توانستهاند در رشد و هدايت جامعه و اصلاح و گسترش اخلاق فاضله در بين جوانان با موفقیت عمل كنند و با ايجاد اميد و ايمان در ملت دروازههاي دانش و فناوري را بر روي ملت ايران بگشايند.6
درپایان باید گفت گرچه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تأثيرگذاري مطبوعات در گسترش جامعه فاضله همواره مثبت نبوده است اما شواهد و نمونههاي فراواني وجود دارد كه در گذشته مطبوعات بيشتر به عنوان ابزار دروغ و تهمت و تسويهحسابهاي شخصي و يا براي تحكيم قدرت مواضع خود را نشان ميدادند اما اينك به بركت نظام شكوهمند اسلامي آنچه از مطبوعات و روزنامهنگاران ما برجاي مانده است انعكاس واقعيتهايي از يك جامعه آزاد شده از يوغ استكبار است كه راهگشاي بسياري از مشكلات كشور است.
با اصلاح تدريجي محتواي مطبوعات در طي سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي، اينك مطبوعات تا حدود زيادي حامل پيام واقعي ملت و پيام اسلام ميباشند و با ايجاد اميد و اطمينان در ملت، استقلال روحي در مردم ايجاد ميشود هرچند هنوز متأسفانه معدودي از مطبوعات با روشهاي جنجالي و يأسآفرين خودآگاهانه و يا ناآگاهانه آب به آسياب دشمن ميريزند و با بزرگ كردن مشكلات و برخي حوادث پيش آمده سهم بسزايي در تلخ كردن كام شيرين مردم و افزايش اختلافات و مشكلات سياسي دارند؛ اما به بركت انقلاب و به واسطه خونهاي پاك شهداي جان بركف نظام اسلامي براي تهذيب و نشر تقوا در جامعه مطبوعات كوششهاي فراواني شده است و نويسندگان و روشنفكران متعهد با گفتار و نوشتار و كردار خود تبليغات دامنهدار دشمنان انقلاب را خنثي نمودهاند.7
اگرچه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز تأثيرگذاري مطبوعات در افشاي دسيسههاي دشمنان مثبت بوده است اما متأسفانه هنوز هم معدودي از مطبوعات نهتنها از دخالت بيگانگاني چون انگليس و آمريكا ناراضي به نظر نميرسند، بلكه با روشهاي جنجالي و يأسآفرين خود آگاهانه و يا ناآگاهانه آب به آسياب دشمن ميريزند و با بزرگ كردن مشكلات داخلي و برخي حوادث دشمنپسند، سهم بسزايي در تلخ كردن كام شيرين مردم و افزايش اختلافات و مشكلات سياسي دارند.
اينك به بركت انقلاب و به واسطه خونهاي پاك شهداي جان بركف نظام اسلامي براي تهذيب نشر تقوا در جامعه مطبوعات كوششهاي فراواني شده است و نويسندگان و روشنفكران متعهد با گفتار و نوشتار خود تبليغات دامنهدار دشمنان انقلاب را خنثي نمودهاند، كمااينكه در جريان تسخير لانه جاسوسي سفارت انگلستان به توسط دانشجويان، قاطبه مطبوعات و رسانهها و سايتهاي كشور از توطئهها و كارشكنيهاي انگلستان در طي چندين سال رسوخ در جامعه ايران پرده برداشتند.
پی نوشتها:
1. سخنراني حضرت امام در تاريخ 1/3/1360 .
2. همان.
3. اسماعیلی، محسن ، «تاثیر انقلاب اسلامی بر کارکرد رسانه ها با مطالعه موردی در حقوق مطبوعات»، فصلنامه رسانه، شماره 77، 1388، ص 56
4. قسمتهايي از سخنراني حضرت امام(ره) در سال 15/3/1368.
5. نگرشي موضوعي بر وصيتنامه حضرت امام(ره) و صحيفه انقلاب، تهران، موسسه نشر و تنظیم آثار امام خمینی، 1383، ص 26.
6. مرتضوی امامی، سید علی ، «نگاهی بر نقش و عملکرد مطبوعات کشور در آستانه انقلاب اسلامی»، فصلنامه رسانه، پاییز و زمستان، شماره 83، 1389، ص 78
7. کیا، علی اصغر؛ حسین پور، جعفر ،«نقش مطبوعات در بسیج اجتماعی از 1357-1384»، فصلنامه رسانه و فرهنگ، سال سوم، بهار و تابستان، تهران: |زوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1392، ص 88