نگارنده در این یادداشت تلاش کرده است تا با پرهیز از تاریخنگاری صرف در مورد فروغی، گوشهای از سیاستورزی وی را بهویژه در دو مقطع روی کار آمدن رضاخان و محمدرضا که از جمله نقاط عطف تاریخ معاصر ایران است، مورد بررسی قرار دهد.
در 21 فروردین 1344، شاه در برابر کاخ مرمر آماج گلوله های یک سرباز وظیفه به نام رضا شمس آبادی قرار گرفت. همان زمان بقائی نامه ای به شاه نوشت و به نحوی ضمن محکوم کردن این عمل، آن را طبق معمول به دستهای خارجی نسبت داد.
با این همه نخستین بارى که شاه متوجه نشانهاى از بیمارى خود شد، در تعطیلات نوروز ۱۳۵۳ در ساحل کیش بود. او یک روز هنگامى که در ساحل قدم مىزد متوجه وجود تورمى در زیر قفسه سینه خود شد و موضوع را با دکتر ایادى در میان گذاشت.
امیرعباس هویدا، در سالهای پایان جنگ بینالمللی دوم به استخدام وزارت خارجه در آمده بود. سوابق پدرش در وزارت خارجه و نفوذ انوشیروان سپهبدی، موجب تسهیل امور مربوط به استخدام هویدا شده، موانع موجود بر سر راه استخدام او را از میان برداشته بودند.
روز 18 مهر 1345 ژنرال طوفانیان طی یک درخواست کتبی «به کلی سری» از سرهنگ نیمرودی وابسته نظامی سفارت اسرائیل در تهران، تقاضای خرید مقادیر زیادی جنگ افزار نظامی از اسرائیل کرد.(1)
گفتوگوی خصوصی محمد رضا پهلوی و کنراد آدناور، صدراعظم وقت آلمان در حاشیه مراسم پذایریی تئودور هویس، رئیس جمهور آلمان از محمد رضا پهلوی و ثریا در کاخ گودسبرگ شهر بن پایتخت سابق جمهوری فدرال آلمان. نفر وسط والتر هالاشتاین، وزیر مشاور صدر اعظم آلمان.
بازدید محمدرضا شاه و فوزیه همسر اول او از پایگاه نظامی آمریکائیان در ایران که وظیفه کمک رسانی به اتحاد جماهیر شوروی را در جنگ دوم جهانی برعهده داشت. تهران، سال ۱۹۴۴ میلادی.
گسترش انقلاب با پیشینه ای که در سالهای قبل از 57 وجود داشت در روزهای آغازین سال و در ماههای بعد از آن به اوج خود رسید به طوریکه در روزهای شهریورماه که مصادف با ماه مبارک رمضان نیز بود تظاهرات برضد رژیم هر روز در خیابانها انجام می شد و شبها بر بلندای بامها با ندای الله اکبر اعتراض خود را نشان می دادند.
شاهد عینی حادثه 17 شهریور با بیان اینکه دلیل اصلی حضور مردم در میدان شهدا، کشتار مخالفین نظام در حسینیه علامه نوری بود افزود: با توجه به کشتار زیاد مردم، رسانههای خارجی شهدا را به عنوان خرابکاران نظام نامیدند.
حسن طوفانیان یکی از ارتشیان بلند مرتبه رژیم شاهنشاهی به ژنرال هایزر که در روزهای آخر رژیم پهلوی برای نجات ارتش شاه آمده بود گفت با کشتار گروه معدودی می توانیم قدرت را تحصیل میکنیم
محمدرضاشاه پس از اینکه همان دو حزب ساختگی «بله قربان گو» و « البته قربان گوی» ایران نوین و مردم را نیز تحمل نکرد، سعی داشت با تحمیل حزب رستاخیز نوعی جناح بندی مضحک نمایشی را در درون حزب کنترل و مدیریت کند.
صبح شرفیاب شدم، شاهنشاه با آن که به صورت ظاهر relaxed (راحت) بودند و پاهاى مبارک را روى میز گذاشته بودند ولى با انگشتشان روى میز مى کوبیدند و تا مدتى متوجه من نشدند. این علامت درگیرى فکرى شدیدى است که من گاهى در شاهنشاه دیده ام..
ثریا اسفندیاری همسر دوم محمدرضا شاه پهلوی بود. آنچه وی در خاطراتش گفته است به وسیله اشرف پهلوی به شاه شناسانده شد و بعد از چند سال با مطرح شدن موضوع بچهدار شـدن آنها و پافشاری مادر محمدرضا پهلوی این مساله به جدایی آنها ختم شد
مأموریت دارند که از هر فرصتی استفاده کرده و مسلک بهائی را در دربار شاهنشاهی، بخصوص خاندان جلیل سلطنت اشاعه دهند تا پس از اینکه این مسلک در آنجا نیز نفوذ کرد، ما دستمان بازتر شده و بتوانیم رسمیت این دین را بگیریم.ارزیابی خبر: صحت دارد.