در این تصویر علي دشتي به مراه چندتن از دوستان خود و همسران ايشان در سفربه آلمان هنگام توقف در برلن مشاهده می شود. علی دشتی از نویسندگان و محققین ادب فارسی، سیاستمدار و روزنامهنویس عصر مشروطیت است.
صحبت از محمدرضا شاه جزء خط قرمزهای حکومت پهلوی بود. این حساسیت به حدی شدید بود که اگر فردی درباره شاه صحبت میکرد با تهدید شدید ساواک مواجه میشد. نمونهای از این برخورد را میتوان در برخورد ساواک با آیتالله امامی کاشانی مشاهده کرد
شاه در وایل دهه 1340 برنامههایی را تحت عنوان اصلاحات اجتماعی آغاز کرد. برنامههای اجتماعی شاه حاوی اصلاحات متعددی بود. شاه امیدوار بود از طریق این برنامهها برخی از اهداف و اصلاحات اجتماعی موردنظر خود را محقق کند. اما برخلاف تصورات شاه، برنامهها و اصلاحات او به منجربه پیدایش بحرانهای متعددی شد.
شاه قبل از انجام رفراندم به شهر قم سفر کرد او امیدوار بد با این سفر نظر مساعد روحانیون جهت رفراندم را کسب کند؛ اما برخلاف این تصور، مردم و روحانیون مخالفت خود را بیشتر و علنیتر کردند. این موضوع باعث شد تا شاه نیز لحن و رفتار خود با مخالفان را تغییر دهد.
از ویژگی مشترک سخنرانیهای وعاظ و روحانیون سراسر کشور، استفاده از اشارات، تمثیلها و داستانهای تاریخی و تطبیق آن با شرایط روز کشور بود. این شیوهی مبارزه که از سال 1342 شروع شده بود در سال 1357 به اوج خود رسید و نوک پیکان انتقادات را متوجه شاه کرد. وعاظ از هر فرصتی برای مقایسهی محمدرضا پهلوی با شاهان بیرحم تاریخ استفاده میکردند.
محمدرضا پهلوی بارها در سخنان متعدد و حتی در آثاری که از خود به جای گذاشته است از پدرش سخن رانده و تعریف کرده است. او همواره از پدرش به عنوان مردی بزرگ و با القابی چون ناجی ایران یاد کرده است. محمدرضا پهلوی در اکثر مواقع ستایشگر پدرش است، او بسیاری از اقدامات پدرش را اقداماتی به جا و درست دانسته و او را معمار ایران معرفی کرده است.
محمدرضا پهلوی بعد از آنکه قدرت را به دست گرفت از نظر سیاسی، بسیار خام و ضعیف بود. او کوچکترین دستاوردی را نیز برای خود بزرگ جلوه داده و آن را گامی بزرگ میدانست. از سویی وی به دلیل همین نوع ضعف، نزدیکی به قدرتهای بزرگ را دستاوری بزرگ برای خود تلقی میکرد.
ساخت قدرت سیاسی دوران محمدرضا پهلوی به منظومه ای شباهت داشت که هسته مرکزی آن را شاه تشکیل می داد . خاندان سلطنتی نخبگان درباری، نخبگان تکنوکراتیک و بوروکراتیک، نخبگان نظامی و اقتصادی و نخبگان پارلمانی بر اساس این منظومه به دور مدار سلطنتی در گردش بودند.
دانشجویان، یکی از گروههای اصلی مخالف حکومت پهلوی را تشکیل میدادند. علیرغم آنکه شاه ادعا میکرد اقدامات زیادی برای این گروه انجام داده است؛ اما دانشجویان بارها نسبت به مسائل مختلف دست به اعتراض و اعتصاب زدند.
«سلیمان بهبودی» که از جمله ملازمان رضاخان بوده و ریاست تشریفات دربار پهلوی را بر عهده داشته است، خاطرات خود را به صورت روزانه از وقایع دربار این رژیم به نگارش درآورده است. این خاطرات اگرچه با رنگ و بوی چاکری و غلامی و تعریف و تمجید از خانواده پهلوی به نگارش درآمده است اما گاها حاوی نکات مهم رفتاری رضاخان و محمدرضا پهلوی است.
علی امینی یکی از جنجالیترین نخستوزیران حکومت پهلوی بود. در دوران نخستوزیری او شایعات چندی مبنی بر کودتای او علیه شاه مطرح شد و شاه همواره از قدرتیابی او واهمه داشت. به خصوص آنکه وی از حمایت کامل آمریکا نیز برخوردار بود. با این حال شاه به دلایل دیگری نیز دل چندان خوشی از امینی نداشت
موضوع وابستگی شاه به غرب، یکی از علل نارضایتی مردم از او در کنار سایر دلایل سیاسی و اقتصادی بود. گرچه شاه برنامههای اصلاحی و اقتصادی زیادی را تدوین نموده بود؛ اما بسیاری از آن برنامهها متأثر از وابستگی او به غرب و متناسب با منافع ملی آمریکا بود
انگلیس پس از آن که با ملی شدن صنعت نفت در ایران از این ثروت محروم گردید با طراحی کودتایی با هدف سرنگونی دولت مصدق، دولت آیزنهاور را به بهانه «خطر نفوذ کمونیست در ایران» به اجرای این کودتا متمایل ساخت. عملیات کودتا بر اساس طرح اولیه ام.آی.۶ تدوین شد.
دیدگاه شاه نسبت به مطبوعات خارجی هم به مانند مطبوعات داخلی با تردید و سوظن همراه بود. به همین دلیل مصاحبه او با مطبوعات خارجی به ندرت و در مواقع خاصی اتفاق میافتاد. دلیل این موضوع، ترس شاه نسبت به درج واقعیات سیاسی کشور و مخدوش شدن چهره او بود.
شاه بعد از روی کار آمدن کارتر، نسبت به سیاست خارجی آمریکا و رئیسجمهو جدید این کشور بدبین شد. چرا که طرح شعار حقوق بشر از سوی کارتر، برای شاه میتوانست دردسرآفرین باشد. از این رو شاه بارها به اشکال مختلف به انتقاد از کارتر و دموکراتها پرداخت.
طبق یک روایت و به نقل از غلامحسین مصدق آمده است: در آن زمان «ارنست پرون بیمار شده بود و من دکتر جراح او بودم و جان او را نجات دادم. روزی ولیعهد که دوستی نزدیکی با پرون داشت از من پرسید: آیا تقاضایی داری؟ من هم آزادی پدرم را در خواست کردم و گفتم: اگر آزادی او ممکن نیست لااقل در ملک خود واقع در احمد اباد تحت نظر قرار گیرد، به این ترتیب با علاقهای که ...
این شنل از ابریشم دستبافت است، زمینهی سفید و بتهجقه ای درشت دارد. حاشیهی آن، شش سانتیمتر پهنا دارد و زردوزی شده است. این شنل برای مراسم تاجگذاری رضاشاه دوخته شده و در مراسم تاجگذاری محمدرضا پهلوی در سال 1346 نیز مورد استفاده قرار گرفت، وزن مرواریدهای شنل بیش از 21 مثقال است.