در میانه تحولات کودتای 28 مرداد 1332 ، سیفالله معظمی، وزیر پست و تلفن و تلگراف دولت محمد مصدق و برادر عبدالله معظمی، رئیس وقت مجلس شورای ملی، از جمله همراهان رهبر جبهه ملی بود که در روز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، خود را به خانه نخستوزیر رساند.
در جریان اشغال ایران توسط نیروهای شوروی در زمان جنگ جهانی دوم، قوامالسلطنه جهت حل این موضوع به شوروی سفر کرد. این قضیه با اتفاقات پیشهوری و خطر جدا شدن آذربایجان از ایران همراه بود. قوام در این سفر با بسیاری از سیاستمداران شوروی از جمله مولوتف به مذاکره پرداخت. مولوتف دیدگاههای خاصی در رابطه با این وضعیت داشت
در کنار مقبره سلطان خدابنده مسجدی وجود داشت که بسیاری از مسافران و مستشرقان غربی توجه ویژهای به آن داشتهاند. این مسجد از دید بسیاری از این افراد از جمله آدام اولئاریوس، مسجدی کاملا هنری و منحصربه فرد بوده است. او در مورد بخشهای مختلف این مسجد آورده است
در زمان حکومت محمدرضا شاه پهلوی در ایران که از سال 1941 تا انقلاب ایران در سال 1979 ادامه داشت، ایالات متحده استراتژیهای متعددی در سیاست خارجی در پی گرفت. از جمله ایالات متحده سیاست نگاه نو را در زمان ریاست جمهوری دوایت دی. آیزنهاور دنبال کرد.
اکثر شهرهای دوران صفویه شهرهایی ثروتمند محسوب میشدند. حتی برخی از شهرها در این زمینه به حدی غنی بودند که میزان ارزاق از میزان نیازهای آنها فراتر بود. دن گارسیا د سیلوا فیگوئرا در سفرنامه خود از شهر شیراز به عنوان یکی از این شهرها نام برده است
ارتش شاهنشاهی نهادی کاملا دور از جامعه بود. آنچه که باعث شده بود تا ارتش و جامعه کاملا دور و متمایز از هم باشند سیاستهای خاص شاه بود. با این حال در سالهای آخر حکومت پهلوی برخی ازنیروهای ارتش فرصت همسوئی با جامعه را در قالب سپاه دانش یافتند. هر چند این آشنائی هیچگاه ثمره سیاسی خاصی برای جامعه نداشت
در اوایل دهه 1350 قیمت نفت افزایش سرسام آوری پیدا کرد. این وضعیت باعث شد تا شاه اتکای بیش از حدی به نفت داشته باشد. اتکا به نفت آثار سوئی را بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور داشت
روابط در درون حکومت پهلوی بر اساس رابطه بود و افراد به واسطه آشنایی با یکدیگر، حامی هم و نیز فسادهای یکدیگر بودند. از این رو در بسیاری از موارد افراد به اشکال مختلف دست به فساد میزدند اما هیچ مرجعی جهت رسیدگی به فسادها وجود نداشت. نمونهای از این نوع رابطه را میتوان در لژ فراماسونری و در ارتباط با شریف امامی مشاهده کرد.
اعدتا آدم فکر می کند ناصرالدین شاه نمی توانسته نسبت به 84 زنش همان عشقی را داشته باشد که عشاق معروف تاریخ دارند. با این حال، بین این 84 زن، یک نفر بود که واقعا عاشق شاه قاجار بود و داستان مرگش را اینطور نوشته اند که وقتی بعد از ترور ناصرالدین شاه، مقرری ماهانه اش را پیش او بردند، او با دیدن عکس ناصرالدین شاه بر روی اسکناس آنقدر گریه کرد تا حالش بد ...
حمایت ایالات متحده از محمدرضا پهلوی، شاه ایران، و دستگاه سرکوب رژیم او، جنبه مهمی از سیاست خارجی ایالات متحده در طول جنگ سرد، به ویژه در دهه های 1950 و 1960 بود. ایالات متحده ایران را به عنوان یک متحد کلیدی در خاورمیانه و سنگری در برابر گسترش کمونیسم در منطقه میدید.
روابط هند شرقی تنها به هند محدود نبود بلکه این شرکت استعمارگر به مرور با سایر کشورها از جمله ایران نیز وارد رابطه شد و به فعالیتهای استعماری پرداخت. اولین بار شرکت هند شرقی انگلیس در زمان شاه اسماعیل وارد رابطه با ایران شد
گروههای چپگرا انتظارات خاصی از روحانیون علما داشتند. آنها با آنکه میدانستند سهم روحانیون در پیروزی انقلاب پررنگتر و بیشتر از سهم آنهاست؛ اما انتظار داشتند هیچ سهمی در اداره حکومت نداشته باشند و در مقابل اداره حکمت تمام در دست خود آنها باشد.
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند.سال 1357 در حالی آغاز شد که صدای مهیب انفجار خشم مردم که از 19 دی سال 1356 در قم آغاز شده بود از تبریز، یزد، جهرم، کازرون، تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، رفسنجان، همدان، نجفآباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا میرسید.
این راهپیمایی به دعوت جامعه روحانیت تهران شکل گرفته بود و گروههای مختلف مردم در آن شرکت داشتند. حضور همافران نیروی هوائی و پرسنل نیروی زمینی در این راهپیمایی مورد توجه گزارشگر قرار گرفته است.
نقش همافران در انقلاب ۱۳۵۷ بسیار پررنگ بود. در این دوران همافران درهای اسلحه خانهها را به روی مردم باز کردند و مردم با داشتن اسلحه توانستند در مقابل گارد شاهنشاهی ایستادگی کنند. همچنین همافران در پایگاههای تهران، همدان و مشهد بارها دست به شورش زدند که خود موجب تحریک مردم آن شهرها شد. در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ همافران با لباس نظامی در مقابل سید روحالله خمینی ...
عراق بعد از آنکه به استقلال رسید و به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد، اختلافاتی با ایران پیدا کرد. در واقع عراق که ماحصل تقسیمات قدرتهای استعماری بود، بدون توجه به مسائل قومیتی و مذهبی تشکیل شد و بنابراین از همان ابتدا با چالشهای قومیتی- مذهبی، اختلافاتی با کشورهای همسایه پیدا کرد.
با آشکار شدن ضعف سیاسی حکومت پهلوی دوم و احتمال قطعی پچیروزی انقلاب اسلامی، کشورهای غربی نیز در نحوه مواجهه خود با حکومت دچار دودستگی شدند. یک دسته معتقد بودند باید حمایت از شاه را کنار گذاشت و دستهای دیگر بر این باور بودند که باید تا آخر کنار شاه ماند و از او حمایت کرد.
یکی از نمودهای تعارضات فرهنگی حکومت پهلوی، خودکمبینی در برابر بیگانگان بود. این موضع به خودی خود صدها مشکل دیگر را برای حکومت پیش آورده بود و باعث شده بود تا تصورات مردم نسبت به حکومت توام با بدبینی و نفرت باشد