آیتالله ابوالقاسم خزعلی نیز از جمله روحانیون مبارز انقلاب اسلامی بودند که بارها به دلیل فعالیتهای خود توسط ساواک، دستگیر، بازجویی و شکنجه شدند. ایشان همچنین، چند بار توسط ساواک روانه زندان شدند و یا مورد تبعید قرار گرفتند.
دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حملهی عراق به ایران، شرایط خطیری را پیش پای انقلابیون ایرانی قرار داد. انقلابی که هنوز از دشمنان داخلی خود و عناصر رژیم گذشته به طور کامل رهایی نیافته بود وارد مرحلهای از حیات خود شد که میبایست آزمون بزرگ و مهمی را پس میداد.
ساواک و حکومت پهلوی، همواره نقش گروههای مذهبی را دست کم میگرفت. حکومت بر این باور بود که قدرت گروههای مذهبی ناچیز است. اما سلسله دستگیری علما و فشار افکار عمومی، خلاف این باور را نشان داد. نمونهای این ادعا را میتوان در آزادی آیتالله دستغیب و برخی از علمای دیگر، تحت فشار افکار عمومی مشاهده کرد.
در دوره قاجار، امنیت شهرها و روستاها به اشکال مختلفی تهدید میشد. خطر راهزنان که از افراد و گروههای مختلف بودند، یکی از مهمترین تهدیدات بود. این موضوع در مورد شهرهای مرزی بسیار بیشتر بود. گاه، راهزنان افرادی خارج از مرزها بودند.
یکی از علل سقوط حکومت شاه آن بود که بسیاری از واقعیات سیاسی به گوش او نمیرسید. به عبارتی فرهنگ سیاسی که توسط شاه شکل گرفته بود؛ مانع از رسیدن واقعیات به شاه بود. نمونه این واقعیت را میتوانیم از زبان احسان نراقی در گفت و گو با شاه نیز مشاهده نماییم.
بازتابهای الگوهای فکری و مولفه های شخصیتی محمدرضاشاه به خصوص بر فرآیند تصمیم گیری در سیاست خارجی از موضوعاتی است که تاثیر بسزایی در جهت گیری سیاست خارجی ایران داشت. طرح ویژه فکری وی مانند باز تولید قدرت امپراطوری ایران باستان و مدرنیزه کردن ایران بود که به همراه خصیصه های شخصیتی اش نظیر وابستگی و حمایت جویی و عظمت گرایی به همراه ترس از دست دادن سلطنت ...
اسدالله علم همه چیز را در آرامش میدید و معتقد بود که وضعیت مملکت در کمال مطلوب است. علیرغم اینکه در دهه 50 نارضایتیها به شکل مسلحانه درآمد، با این حال باز هم به زعم علم، همه چیز تحت کنترل و آرامش بود
بعد از ارتشبد ازهاری، بحران سیاسی کشور به اوج خود رسید و کنترل اوضاع از دست رژیم خارج شد. در این شرایط چندین گزینه برای نخستوزیری مطرح شد که عمدتاً از جناحهای میانهرو بودند، یکی از این گزینههای علی امینی بود که در نهایت به دلایلی با انتخاب او مخالفت شد.
از ویژگیهای رجال عصر پهلوی وابستگی آنها به یکی از دو جریان آمریکایی یا انگلیسی بود. متأسفانه این افراد به خاطر سابقهی ذهنیشان در مورد دخالت بیگانگان در کشور انجام هر امری را صرفاً از مجاری بیگانگان قابل تحقق میدانستند.
بعد فرهنگی مبارزات شیخ فضلالله یکی از ابعاد مهم مبارات او است که معمولاً مورد غفلت قرار گرفته و یا توجه چندانی به آن نمیشود، در حالیکه این بعد از اهمیت خاصی برخوردار است. از نکات مهم این موضوع، سنخیت مبارزات فرهنگی شیخ با انقلاب ایران است
شهر کرند، از شهرهای کرمانشاه در دوره قاجار نیز شهری نسبتا مهم محسوب میشد.علیرغم اینکه کرند دارای خانههای متعددی بود، اما مناظر طبیعی وجه غالب آن بود. چنانچه این شهر با کوهها و صخرههای عظیم محصور بود و تعداد خانههای آن اندک بودند. بایندر در سفرنامه خود، به توصیف مختصری از این شهر پرداخته است.
فدائیان اسلام جز اولین گروههای اسلامی مبارز در دوره پهلوی دوم بود که با توجه به فضای سیاسی آن دوره، مشی سیاسی تندروانه را اتخاذ کرد. البته فدائیان، در ابتدا اساس مبارزات خود را در همراهی با جبهه ملی و آیتالله کاشانی قرار داد تا به نهضتهایی چون ملی شدن نفت کمک کند.
سیاست کشف حجاب رضاشاه از زمان مطرح شدن آن تا تصویب قانونی، مسیر طولانی را دنبال کرد. این مسیر همراهان و مخالفان خاص خود را داشت. رجال دولتی، از جمله افراد و گروههایی بودند که واکنش متفاوتی نسبت به این سیاست اتخاذ کردند. چنانچه برخی از رجال، علاوه بر همراهی و موافقت، به پایهریزی تئوریک این سیاست پرداختند و برخی نیز به طور تلویحی و یا آشکار مخالفت ...
در دوره قاجار، مستشرقان و خارجیان زیادی با اهداف متعدد سیاسی، گردشگری، اقتصادی، تحقیقی و... وارد ایران شدند. اما جالب است که سفرهایی که از جنس تحقیقی و یا با هدف دیدن کشورهای دیگر صورت میگرفت، تنها محدود به اروپاییان نبود. بلکه ایرانیان نیز علیرغم محدودیتهای بیشماری که با آن مواجه بودند، به کشورهای مختلف سفر میکردند.
اگر تا قبل از مرداد 1357 به بهبود اوضاع امیدی بود، این کورسوی امید بعد از مرداد آن سال کاملا کور شد و زنگ انقلاب را به صد درآورد. درواقع در مرداد 57 و پس از آن اتفاقاتی به وقوع پیوست که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، علاوه بر آنکه بر عمق نفرت مردم از حکومت افزود، باعث آشتیناپذیری مردم با حکومت نیز شد.
مشکلات ایران و عراق به پیش از جنگ تحمیلی رژیم بعثی علیه جمهوری اسلامی و در واقع به نظام پیشین حاکم بر ایران باز می گردد. در وضعیتی که ایران در جنگ سرد به سمت حکومت جهان غرب و حکومت عراق به سمت شوروی گرایش داشت، این تقابل ها تا حد زیادی طبیعی می نمود و حتی به درگیری های مرزی نیز انجامید.
توپخانه یکی از یگانهای مهم ارتش در دوره قاجار بود که شرایط نگهداری از آن خاص و منحصر بود. توپهای توپخانه معمولاً با اسب جابه جا میشدند که این موضوع نیز ضرورت نگهداری خاص از اسبها را ایجاب میکرد
بعد ازسقوط مصدق از قدرت، لزوم توجه به مسائل اقتصادی اهمیت زیادی یافت. شاه با واقف بودن به این موضوع که عدم حل تعارضات اقتصادی میتواند منجربه افزایش نارضایتیهای سیاسی شود، توجه به مسائل اقتصادی را در رأس سیاستهای خود قرار داد؛ اما فعالیتهای شکل گرفته نتوانست چندان میسر واقع شود. در این شرایط، راهحل واقعی در گروه سیاستهای دیگر بود.
رضاشاه برای آنکه بتواند قدرت را قبضه کند و به مقام پادشاهی برسد، دست به اقدامات و حیلههای متعددی زد. یکی از حیلههای او، نزدیک شدن به افراد و گروههای مذهبی بود. والاس موری، یکی از کارداران آمریکا در آن دوره، پیرامون این موضوع گزارش داده است
با آغاز اولین تکاپوهای استعماری، رقابت بر سر کسب مستعمرات نیز آغاز شد. انگلیس، از جمله استعمارگرانی بود که خیلی زود به وادی رقیبان پیوست و تلاش کرد تا رقبای خود را از سر راه بردارد. رقابت انگلیس با استعمارگران در قرن شانزدهم آغاز شد و بزرگترین رقیب آن، اسپانیا بود.