سفرنامه مارکوپولو در دوران سفرهای کلمب و کابوت و گاما نقشی مهم در ایجاد اشتیاق به سوی مشرق زمین داشت؛ تا بدانجا که کابوت پس از بازگشت از جزیره نيوفاوندلند، در گزارش سفر خود به پادشاه انگلیس، مدعی شد به سرزمین خان اعظم رسیده است.
مارکوپولو، نام شناخته شده ای در میان جهانگردان در بسیاری از کشورهاست. مارکو، گرچه با هدف جهانگردی و کشف سرزمینهای ناشناخته، قدم در این راه گذاشت، اما شرح سفرهای او که بعدها در قالب کتاب منتشر شد، نقش مهمی در رویکرد استعمارگران داشت.
«مارکوپولو (۱۲۵۴-۱۳۲۴)، پسر نیکولوپولو تاجر ونیزی، ظاهرا در هفده سالگی به همراه پدر راهی مشرق زمین افسانهای آن عصر شد و در سال 1295 میلادی به موطن خود بازگشت. او در سال ۱2۹۶ در اثنای جنگ ونیز و جنوا گرفتار و سه سال زندانی شد و در زندان جنوا با فردی به نام روستیچلو دوست شد. ظاهرا سفرنامه منسوب به پولو تقریرات وی در زندان به روستیچلو است. سفرنامه مارکوپولو، که نام ایتالیایی ll Milione را بر خود دارد، نخستین بار در سال ۱۴۷۷ به زبان آلمانی در نورنبرگ منتشر شد و در سال ۱۴۶۷ به زبان ایتالیایی. این کتاب در دوران سفرهای کلمب و کابوت و گاما نقشی مهم در ایجاد اشتیاق به سوی مشرق زمین داشت؛ تا بدانجا که کابوت پس از بازگشت از جزیره نيوفاوندلند، در گزارش سفر خود به پادشاه انگلیس، مدعی شد به سرزمین خان اعظم رسیده است. این سفرنامه تا زمان انتشار کتاب خانم فرانسیس وود در سال های اخیر متنی معتبر تلقی میشد هرچند برخی محققین، مانند پیتر هابکرک، اصالت آن را رد میکردند. در تمامی این دوران، سفرنامه مارکوپولو مهمترین سند از آشنایی اولیه و جدی اروپاییان با چین، بطور اخص، و مشرق زمین، بطور اعم، تلقی میگردید..»
منبع: عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، جلد 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1377، صص 59- 60