دزموند هارنی در کتاب خود: همچنان که پیشبینی میشد، دولت یک «توطئه مارکسیستی» را کشف کرده است. حالا آنقدر این خبر را تکرار خواهند کرد تا تبدیل به واقعیت» شود: توجیه از طریق خفه کردن.
حکومت پهلوی در زمان اوج گرفتن تظاهرات مردمی در سال 57، به اقدامات متعددی متوسل میشد تا مخالفان را افرادی خرابکار جلوه دهد. یکی از این اقدامات، کشف توطئههایی بود که ظاهرا هیچ کدام وجود نداشتند و تنها از سوی حکومت مطرح میشدند.
«همچنان که پیشبینی میشد، دولت یک «توطئه مارکسیستی» را کشف کرده است. حالا آنقدر این خبر را تکرار خواهند کرد تا تبدیل به «واقعیت» شود: توجیه از طریق خفه کردن. نه این که باید نیات و عزم اتحاد شوروی، یا توانایی آن در بهرهگیری از آشوب را دست کم بگیریم. اما توطئهای حساب شده و حرکتی رو به جلو مانند آنچه در افغانستان روی داد؟ نه. ادعای دولت تا حدی قابل قبول است، به شرط آن که تنها وسیلهای برای حفظ آبرو باشد، اما خدا به ما رحم کند اگر این ابزاری دیگر برای گریز از واقعیت و بازگشت به شیوههای گذشته طی چند هفته دیگر باشد. تردید دارم که روحانیان (یا امیدوارم که مجلس) اجازه چنین کاری بدهند: تغییری بنیادی در توازن قدرت پیش آمده است. تردید دارم که بتوان بازی قدیمی را به همان شیوه پیشین ادامه داد، هر چند که ماهیت مردم، رژیم و مخالفان، اساسا همان است که بود.»
منبع: دزموند هارنی، روحانی و شاه، ترجمه کاوه باسمنجی و کاووس باسمنجی، تهران، انتشارات کتابسرا، 1377، ص 50