انگلیسیها و هلندیها در آغاز همدست و شریک بودند و با هم در سال ۱۶۱۹ به مستملکات پرتغال در جزایر جاوه حمله بردند. معهذا، در سال ۱۶۲۳ هلندیها در آمبون به قتل عام انگلیسیها دست زدند و آنها را از جزایر جاوه بیرون راندند
رقابت و دیانت، دو رکن اصلی استعمارگری است. استعمارگران در کنار رقابت با یکدیگر، برای دستیابی به سد بیشتر بارها در حق یکدیگر خیانت و نسلکشی کردند. نمونهای از این خیانت را میتوان در حمله هلندیها به انگلیسیها و قتل عام آنها مشاهده کرد.
«انگلیسیها و هلندیها در آغاز همدست و شریک بودند و با هم در سال ۱۶۱۹ به مستملکات پرتغال در جزایر جاوه حمله بردند. معهذا، در سال ۱۶۲۳ هلندیها در آمبون به قتل عام انگلیسیها دست زدند و آنها را از جزایر جاوه بیرون راندند. پس از افول اقتدار پرتغالیها، در نیمه دوم سده هفدهم میلادی هلندیهای لجام گسیخته خطر اصلی برای کمپانی هند شرقی انگلیس به شمار میرفتند. اقتدار کمپانی هند شرقی هلند در سده هیجدهم رو به افول گذارد، درست در دورانی که ستاره بخت انگلیسیها رو به صعود بود. راندال اوانسون، "موانع سیاسی و نظامی و نیز انباشته شدن جیب کارگزاران بومی کمپانی هند شرقی هلند را به عنوان عوامل سقوط آن ذکر میکند. در سال ۱۷۹۵ انگلیسیها مستعمره هلندی کیپ تاون را اشغال کردند تا مانع تصرف آن توسط نیروهای ناپلئون شوند و در سال ۱۷۹۸ سیلان را به اشغال خود درآوردند. هرچند امروزه مستملکات هلند در خاور دور کشورهایی مستقل محسوب میشوند، ولی نفوذ الیگارشی مستعمراتی هلند و در رأس آن خاندان سلطنتی هلند، که از پایههای زرسالاری جهانی معاصر است، به شکلی پوشیده و در قالب کمپانیهای معظمی چون رویال داچ شل، تداوم دارد.»
منبع: عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، جلد 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1377، ص 88