از آنجا که سفیر بروگمان به سبب بیماری ناتوان شده بود و مطمئن نبود که بتواند اسب سواری کند برپشت الاغ يك تخت روان برای او تهیه دیدند وساعت پنج صبح او به همراهی سی نفر زودتر از ما شهر را ترك گفت.
در دوره صفویان، سفر کردن با مشقتهای خاصی انجام میشد. جدا از آنکه مسیر با مخاطرات و ناهمواریهای زیادی همراه بود، وسایل سفر نیز بسیار محدود بود. گرچه مسافران معمولا با تجهیزات خاصی سفر میکردند؛ اما تجهیزات پاسخگوی تمام نیازها نبود:
«روزدهم همین ماه مهماندار یکصد و هفتاد راس اسب و دوازده نفر شتر را برای حرکت آماده کرد. اثاثه و محمولات بار آنها شد و با شش عراده توپ بزرگ همراه سربازان اولین کاروان حرکت کرد و ما نیز روز دوازدهم ژوئن به دنبال آن روان شدیم. از آنجا که سفیر بروگمان به سبب بیماری ناتوان شده بود و مطمئن نبود که بتواند اسب سواری کند برپشت الاغ يك تخت روان برای او تهیه دیدند وساعت پنج صبح او به همراهی سی نفر زودتر از ما شهر را ترك گفت. سفیر کروسیوس به همراه باقیمانده اعضای کمیته ساعت هشت صبح به دنبال برو گمان حرکت کرد کلیعلی خان زودتر از شهر خارج شد و در باغی توقف کرده و گفته بود که در بیرون شهر منتظر سفرا خواهد ماند تا يك بار ديگر با مهمانان وداع کند، زیرا در ایران رسم نیست مهمانی را که به آنها وارد شده از خانه و شهر خود بیرون کنند. هنگامی که صدویک مایل از شهر دور شده بودیم، خان به پیشواز ما آمد وسفير كروسیوس را به چند اطاق یا کلبه تاتارها هدایت کرد و ضمن پذیرائی غذای سرد بما داد یکنفر سلطان از تبریز که شغل او در جنگ برابر با مسئول تدارکات و تجهيزات نظامیان در آلمان است نیز باوی همراه بود.»
منبع: آدام اولئاریوس، سفرنامه اولئاریوس، تهران، سازمان انتشاراتی و فرهنگی ابتکار، 1363، صص 138- 139