این سند شامل نامه محمدولی خان تنکابنی رئیس الوزرا به احمدشاه قاجار مبنی برتقاضای اعطای رتبه پرنس و لقب سپهدار اعظم به حسین پاشاخان باتوجه به خدمات وی می باشد.
مقامات انگلیسی در خاطرات خود بارها از رضاخان سخن به میان آورده اند. مشهورترین این خاطرات را می بایست از زبان آیرونساید شنید. در خاطرات او تلاش برای ارتقای جایگاه رضاخان و راضی کردن احمدشاه به این ارتقا نمایان است . . .
رقابت بر سر قدرت در اشکال و وضعیت های متعددی خود را بروز می دهد. یکی رقابت بر سمت ها و جایگاه ها بود که در طول تاریخ وجود داشته است. آنچه در زیر می اید به خوبی رقابت دو جناح سیاسی را بر سر نایب السلطنه بودن، آن هم در شرایط حساس پس از انقلاب مشروطه و صغر سن احمدشاه قاجار . . .
توسل به شیوه های رعب و وحشت یکی از گزینه اصلی پادشاهان قاجاری، برای استقرار امنیت در داخل کشور بود. گذشته از اقدامات صورت گرفته جهت کنار زدن رقبا که به تمرکز قدرت کمک می کرد، وقوع برخی تحولات مانند تغییر ساختارهای جمعیتی رخ داده در قرن نوزدهم نیز در کاهش قدرت رقبا بی تأثیر نبود . . .
هر چه به عقب بازگردیم، در زندگی مردم نقش خرافه پر رنگ و پر رنگ تر می شد. به عنوان مثال مردم با دیدن برخی نشانه ها رویدادهایی را پیش بینی می کردند که می بایست به وقوع می پیوستند. مثل کلاغ که همیشه یاداور خبرهای بد بود. اما در این میان بودند پیش بینی هایی که از قضا درست از آب در می آمدند . . . .
در مباحث مطرح شده درباره دوران حکمرانی رضا خان بارها دیده می شود که افراد مختلف کشیدن راه آهن شمال به جنوب را یکی از موفقیت های رضا خان بر شمرده اند. با این حال و با تورق در برخی منابع تاریخی پر واضح است که اساساً راه آهن شمال به جنوب بیشتر از آنکه صرفه اقتصادی داشته باشد صرفه نظامی و استراتژیک داشته است (آن هم نه برای ایران بلکه برای بریتانیا) موضوعی ...
مخبرالسلطنه هدایت در رابطه با مشیرالدوله مینویسد: «یحیی خان وزیر امورخارجه، رسماً نوکر روس بود. در فوتش ناصرالدین شاه شکر کرد، این بوده احوال مملکت ما در باطن امر!»
اثاثیه سلطنتی برای نقل و تحویل دادن پایتخت جمع آوری شد. از طرف شاه به دربار لندن و پطرزبورغ تلگراف شد که «چون بدون ملاحظه و بدون جهت قشون روس به طرف پایتخت من می آید لازم دانستم پایتخت خود را تغییر دهم....»
شاید بتوان از قرارداد 1921 به عنوان تنها اتفاق موفق احمدشاه در سیاست خارجی نام برد. هرچند عامل اصلی و نهایی این موفقیت را باید شرایط سیاسی روسیه نیز دانست.
در سال 1296 که قحطی در تهران بیداد می کرد و اغلب مردم گرسنه بودند، انبارهای غله احمد شاه مملو از غله بود و او را در اختیار گذاشتن آن غلات به مردم امتناع می کرد.