هر چه به عقب بازگردیم، در زندگی مردم نقش خرافه پر رنگ و پر رنگ تر می شد. به عنوان مثال مردم با دیدن برخی نشانه ها رویدادهایی را پیش بینی می کردند که می بایست به وقوع می پیوستند. مثل کلاغ که همیشه یاداور خبرهای بد بود. اما در این میان بودند پیش بینی هایی که از قضا درست از آب در می آمدند . . . .
۰
هر چه به عقب بازگردیم، در زندگی مردم نقش خرافه پر رنگ و پر رنگ تر می شد. به عنوان مثال مردم با دیدن برخی نشانه ها رویدادهایی را پیش بینی می کردند که می بایست به وقوع می پیوستند. مثل کلاغ که همیشه یاداور خبرهای بد بود. اما در این میان بودند پیش بینی هایی که از قضا درست از آب در می آمدند:
«از حوادث نادری که در آن ایام پیش آمد و مردم تهران آن را به فال بد گرفتند و برای سلسله قاجار بدشگون و ناخجسته دانستند حمله ی کلاغ ها به پرچم دولتی در روز پنجشنبه هفتم ذیقعده 1326 قمری بود. از قضا زمان زیادی هم طول نکشید که طومار این سلسله ی بی هنر و نامبارک برای ایرانیان پیچیده شد و به تاریخ سرد و گرم چشیده ی این مرز و بوم پیوست. ماجرای کلاغ ها از این قرار است که روزی از روزها تعداد زیادی از کلاغ های پایتخت انگار به نمایندگی از مردم سراسر کشور به دور پرچم دولتی که بر فراز عمارت بلند شمس العماره به اهتزاز در آمده بود حمله کردند و آن را پاره پاره نمودند. گویی در تظلم و دادخواهی مردم گیلان، آذربایجان، خراسان، اصفهان، خوزستان، کرمان، کردستان، مازندران و.... حرف دل ایشان (زیر بار ستم نمی کنیم زندگی ) را با قارقار خشمگانه ی خود بر فراز کاخ شاهی سر دادند.»
منبع: داریوش شهبازی، برگ هایی از تاریخ تهران، تهران، نشر ثالث، 1390، ص 236 – 237
cafetarikh.com/news/36417
تگ ها
تمام حقوق محفوظ بوده و استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.