در میان تحلیل عوامل نارضایتی مردم از حکومت پهلوی عوامل متعددی وجود دارد. با این حال بسیاری از مردم نقش تحولات سیاسی در دهه 1330 و تغییرات صورت گرفته بعد از آن را نیز بسیار مهم دانسته و معتقدند یکی از نقاط عطف نارضایتیها که عمدتاً هم سیاسی بود، از آن سالها شکل گرفت.
رضاشاه در سال 1915 قانونی را تحت عنوان محدودسازی واردات وضع کرد که طی آن قرار بود بخشی از بحران ارزی کشور و به تبع آن بحران اقتصادی از مشکلات رهایی یابد. اما برخلاف تصورات پیشآمده ماحصل این قانون چیزی جز تشدید بحران اقتصادی و فراگیر شدن فساد و رانت اقتصادی نبود
انگلیس در دوران سیطره خود بر ایران همواره مدعی پرداخت منصفانه حق و حقوق ایران از نفت بود. این کشور با تهیه گزارشهای دروغین همواره بر این موضوع تاکید داشت. جالب آنکه این کشور برای اثبات ادعای خود از برخی دروغهای اقتصادی مانند عدم بحران اقتصادی در ایران نیز استفاده میکرد
بحران اقتصادی 1935 وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را با مشکلات زیادی مواجه کرد. این بحران، گرچه بحرانی مالی بود؛ اما کمتر کسی به جزئیات آن پرداخته است. ویلیام اچ. هورنی بروک سرکنسول آمریکا در ایران در گزارشی به بخشی از جزئیات این بحران تاثیر آن بر زندگی مردم پرداخته است
بسیاری از حامیان حکومت پهلوی معتقد بودند که بحران سیاسی ایران، بحرانی زودگذر است و به راحتی میتوان بر آن غلبه کرد. این موضوع نشان دهنده عمق بیاطلاعی بسیاری از نهادهای تحلیلگر وابسته به حکومت پیرامون بحران سیاسی کشور بود
اقتصاد ایران در دوره قاجاریان نسبت به دورههای پیش رونق خاصی پیدا کرد؛ اما علیرغم تمام پیشرفتها و تنوعاتی که در بازار ایران وجود داشت، قدرت رقابت آن با بازارهای اروپائی بسیار پائین بود. این وضعیت از زبان یکی از مسافران خارجی به خوبی تشریح شده است.
بحران دهه ۱۹۳۰ زندگانی را بر مردم بومی مستعمرهها سختتر و ناگوارتر کرد و شکاف اجتماعی بین دهقانان تنگدست و کارگران مزدبگیرد که درآمدشان پابرجا بود - از یک سو، و بین دهقانان بینوا و بورژوازی بازرگان از سوی دیگر، فراختر شد.
آغاز بحران بزرگ در دنیا، با نوسان اما در اغلب کشورهای جهان از سال ۱۹۲۹ و پایان آن اواخر دهه ۱۹۳۰ یا اوایل ۱۹۴۰ بودهاست. بحران بزرگ را میتوان عمیقترین، طولانیترین و گستردهترین بحران اقتصادی سده بیستم دانست.
در تاریخ گذشته ایران، به واسطه سطح نیازها، نه تنها، اقتصاد ایران به دیگران نیازی نداشت، بلکه فراتر از آن واحدهای کوچک تر مثل شهر و روستا و خانواده نیز کمتر به یکدیگر نیازمند بودند...
در دوره قاجار، برخی از شهرها از اهمیت تجاری و بازرگانی بالایی برخوردار بودند. این اهمیت گاه ناشی از مسائل جغرافیایی و قرار داشتن در مسیر تجاری با غرب و اروپا بود. تبریز یکی از شهرهای مهم بازرگانی بود...
در روز 28 خرداد 42 روزنامه اطلاعات در مقاله ای به وضعیت وخیم اقتصاد اشاره کرد. اعتراف بانک مرکزی رژیم پهلوی به وجود بحران اقتصادی از بیکاری گرفته تا رکود شدید خود دلیل معتبری است که این رژیم در اداره امور کشور تا چه اندازه بی کفایت بوده است.
این تصویر متعلق به دهه 30 میلادی است. دهه 30 میلادی یادآور بحران اقتصادی جهانی و پدیده «رکود بزرگ» در آمریکا است که از اکتبر 1929 و با سقوط بازار سهام وال استریت رخ داد.