امریکایی ها هم به اندازه ی بریتانیایی ها با ملی شدن مخالف شدند اما کابینه ی ترومن مذاکرات را بر هر گونه اقدام نظامی ترجیح می داد.
بسیاری تلاش می کنند تا میان دولت ترومن و دولت آیزنهاور در مواجه با ملی شدن صنعت نفت تفاوت قائل شوند. اولی را متمایل به ملی شدن و دومی را مخالف آن بدانند. این در حالی است که هر دو این دولتها مخالف ملی شدن نفت بودند؛ با این تفاوت که نوع رویکردشان برای مواجه با مصدق متفاوت بود:
«امریکایی ها هم به اندازه ی بریتانیایی ها با ملی شدن مخالف شدند اما کابینه ی ترومن مذاکرات را بر هر گونه اقدام نظامی ترجیح می داد. به باور آنان مصدق اگر در قضیه ی ملی شدن به شکل اسمی پیروز ظاهر می شد آن گاه می شد متقاعدش کرد که از کنترل واقعی دست بکشد. ترومن برای رسیدن به چنین راه حلی اعلام کرد که فرستاده ی شخصی خود آورل هریمن را به عنوان واسطه ای بی طرف بین بریتانیا و ایران به تهران می فرستد. برآورد کابینه ی بریتانیا از اقدام یاد شده این بود که «این امر باعث آسیب دیدن رابطه با امریکا در مسئله ای از این دست نخواهد بود.»1
1-یرواند آبراهامیان، کودتا: 28 مرداد، سازمان سیا و ریشههای روابط ایران و آمریکا در عصر مدرن، ترجمه: محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1392، چاپ سوم، ص 168