با توجه به اینکه قدرت سیاسی در دوران محمدرضا شاه به شیوه سلطنتی – استبدادی اعمال می شد و شاه هسته مرکزی منظومه قدرت به شمار می رفت ؛ خاندان سلطنتی به طور بی حد و حصری در مصرف منابع ملی آزاد بودند و بسیاری از منابع ملی و ثروت ملی را در راه هزینه های شخصی و ضیافتهای پر هزینه خرج می کردند.
محمدعلی شاه هیچ شباهتی به پدرش نداشت. اگر مظفرالدین شاه به راحتی درخواست مشروطه خواهان را پذیرفت و ایران به جرگه کشورهای مشروطه پیوست، محمدعلی شاه تمام هم خود را برای شکست مشروطه و بازگشت استبداد به ایران گذاشت...
شاید دریافت امتیاز تأسیس باشگاهی ورزشی که ساخت آن حدود سه سال طول کشید و شاه شخصاً در مراسم افتتاح آن حضور داشت، به خوبی بیانگر رابطه دربار و جعفری باشد.
دیلماج سفارت گفت: ” آقای هیتلرمی گویند متاسفانه پیشوای آلمان مثل شاه ایران ثروتمند نیست و نمی تواند متقابلا هدیه گرانقیمت به ما بدهد و از این بابت معذرت میخواهند!
نامه سفارت ایران در جده به وزارت امور خارجه در مورد مطلب منتشره در مطبوعات عربستان سعودی مبنی بر انصراف ایران از خرید 7 دستگاه رادار آوانس از امریکا ، احتمال سردی روابط دولتهای ایران و امریکا در دوران ریاست جمهوری کارتر.
تشکیل سازمان بر مبنای برخی مصلحتهای سیاسی از جمله ترس شاه از خواهر دوقلویش اشرف و نیز سرگرم ساختن او به امور سازمان جهت کاهش دخالتهای او در امور داخلی و خارجی کشور بود.
مادر، برادران و خواهران شاه، هر یک برای خود دفاتر مخصوصی داشتند که در آن گروه کثیری به کار مشغول بودند. ولی اهمیت هیچکدام به پای دفتر مخصوص شهبانو- که از نظر مراتب قدرت و نفوذ بلافاصله پس از دفتر مخصوص شاه قرار می گرفت – نمی رسید.
دوران قاجار هم داستان رومئو و ژولیت و عشق های سوزناک کم نداشته . نقل است که عزیز السلطان یا همان ملیجک که به راحتی صندلی از زیر پای شاه می کشید و به جای تنبیه صدای قهقه شاه را بلند می کرد دو بار شکست عشقی خورده .
خرید 800 تانک و یا فروش 2 فروند هاورگرافت به ظرفیت 50 تن و با سرعت 70 گره دریایی و نیز 4 کشتی جنگی در کنار یک کشتی جنگی بزرگ 2300 تنی، از جمله قراردادهای نظامی ایران و انگلیس بود.
«نتیجه ی تملق گوییهای بی حد همین مقامات بود که شاه را به هوس انداخت تا در سال 1967 مراسم مجلل تاجگذاری، در سال 1971 جشن های عظیم تخت جمشید یا در موقعیت های دیگر برنامه هایی پر هزینه و جاه طلبانه را به اجرا در آورد.
مظفرالدین شاه در اواخر سلطنت خود به دلیل کهولت سن و بیماری، قوه عاقله خود را از دست داده بود و در حضور همگان و حتی در سفرهای خارجی جملات و عبارات سخیفی بر زبان می راند. احتشام السطلنه سفیر وقت ایران در آلمان خاطره ای جالب از داستان جراحی پیشخدمت شخصی شاه ایران روایت می کند و از تعجب پزشک معالج به احاطه شاه ایران به خصوصی ترین مسائل خادمان و نوکران ...
کشف حجاب در ایران پدیدهای ناشی از آشنایی با غرب و تجددخواهی افرادی است که افکار و زندگی غربی را تجربه کرده بودند. در حالی که نخستین نشانههای کشف حجاب را میتوان در دربار ناصرالدین شاه قاجار و سپس در محافل روشنفکری مشاهده نمود، رسمیت یافتن آن به دوره دیکتاتوری رضا شاه پهلوی باز میگردد.
مقاله واشنگتن پست با عنوان "شاه ایران در رویای اتحاد یک امپراطوری ایران است" و تفسیر اقدامات شاه جهت صنعتی کردن کشور ، ایجاد کارخانه اتومبیل سازی ، تربیت افراد ماهر در مورد بکارگیری آنان در ناوهای جنگی خریداری شده از امریکا ، آموزش رایگان جهت اطفال ، آموزش دانشجویان ایرانی در امریکا...
این سند نشاندهنده اعلامیه فدائیان ارتش درباره ضرورت عضویت عموم ارتشیان در حزب فدائی ارتش می باشد. امرای ارتش سعی داشتند با تقویت روحیه شاه دوستی، ارتش را به یک نهاد کاملاً وابسته به شخص شاه درآورند. ارتشی که درنهایت نتوانست از مرید خود دفاع نماید و در شعله های فروزان انقلاب اسلامی مثل برف آب شد.
اگر کسی متن کتابهای دوره پهلوی را ورق بزند خصیصه بسیار برجسته ای توجه او را به خود جلب خواهد کرد و آن تاکید بر تصویر شاه است. در چهار صفحه اول کتابها، تصاویر شاه، پسر، همسر وخواهر او به چشم می خورد. دومین موضوعی که در متون درسی وجود دارد تاکید بسیار بر شاه و تلاشهای وی برای مدرنیزه کردن کشور است...
اگر اظهارات محمدرضاشاه در رابطه با الهام گرفتن از ائمه و یا دیدن آنها و مأموریت یافتن از سوی خدا را به حسای دیوانه بودن نویسنده نگذاریم، می توانیم بگوییم که او دارای ذهنی مشوش و آشفته می باشد. این در حالیست که وی تنها در مواقعی خاص به مذهب متوسل شده و اساساً با گروههای مذهبی مخالفت جدی داشت.
اگر بالفرض دو خبر در خاک پای مبارک تصادف کند که یکی حاضر بودن اسباب شکار جرگه باشد و دیگری حاصل شدن یک امتیاز عمده ی دولتی، به استصواب همین صیادان، آن اعتنا که به خبر اولی ست بر دویمی نیست.