اسدالله علم فرزند امیرمحمد (امیر شوکت الملک) تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهر بیرجند و تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده کشاورزی کرج بپایان برده، علاوه بر این مطالعاتی در رشته اقتصاد روستایی در انگلستان و آمریکا بعمل آورده است.
این نوشتار با توجه به اهمیتی که نشانهشناسی علایم و نمادهای انقلاب در جریان مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی داشته، درصدد است تا با بهرهگیری از روش فرهنگی، این علایم را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد و نشان دهد چه جریانی پیروز نهایی جنگ نمادها بود.
یکی از ویژگی های دربار پهلوی دوم سودجویی های اقتصادی بود که از سوی خواهران، برادران و حتی مادر محمدرضا پهلوی سر می زد، به نحوی که گاه این سوء استفاده گری ها موجبات رسوایی آنان را فراهم می آورد.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، آمریکا فضا و شرایط را به منظور حضور و حاکمیت بلامانع خویش در ایران مساعد یافته و درصدد برآمد تا در تمام شئون ایران دخالت کرده و جایگزین انگلیس شود، از این رو یکی از زمینههای موردنظر، بخش امنیتی و اطلاعاتی بود.
هنگامی که نظام پهلوی در سایه استبداد و خفقان، به اوج مستی خود رسیده بود، جامعه ایرانی واکنشهایی خاص در این دوران بهنمایش گذاشت که این واکنشها از چشم درباریان مخفی نماند.
کارتر در یادداشتی که پس از گزارشهای سولیوان نوشته شده، از تشویق شاه برای مقاومت گفته است. همچنین به شاه میگوید که «روی پشتیبانی ما حساب کند.» بنابراین سفارت در حمایت از شاه و حفظ رژیم پهلوی، نقش اثرگذاری داشت.
در سالهای انقلاب اسلامی، فعالیت آموزشی و فرهنگی مساجد بهقدری گسترش یافت که رژیم شاه تلاش میکرد تا اقدامات آنها را محدود نماید: «برای جلوگیری از فعالیتهای گستردهی مساجد در افزایش روحیهی تقابل با رژیم حاکم، اقدامات مقتضی را برای مقابله با مساجدی که دارای کتابخانههای گسترده میباشند، انجام دهید.»
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام سیاسی جدید، افراد، گروهها و جریانهای بسیاری بودند که نقش خود را در جریان پیروزی انقلاب پررنگ میدانستند، در حالی که تا آخرین روزهای حیات رژیم پهلوی در تلاش برای همکاری با آن رژیم بودند.
فضاى سیاسى،اجتماعى، اقتصادى و نظامى دهه 50 وخصوصا سالهاى واپسین انقلاب در نگاه دولتمردان رژیم پهلوى عصر شکوفایى و رسیدن به دروازههاى تمدن بزرگ و در یک کلمه عصر طلایى بود و بسیارى از تحلیلگران و سیاستمداران داخلى و خارجى حکومت ایران را رژیمى پایدار و با ثبات درتمامى عرصهها برآورد نموده و ایران را جزیره ثبات مىنامیدند.
وی بهخاطر خونریزی و کشتار مردم در جریان انقلاب، بهقدری بدنام بود که فردی نظیر بختیار نیز از همکاری با وی ابا داشت و آن را لطمهای به وجههی ملی خود میدانست، اما برای دستیابی به هدف مشترک، ناگزیر از همکاری با وی شد.
مطابق با اصل چهار، ظاهراً اقدامات مثبتی در راستای توسعهی کشور انجام گرفت، اما ارزیابی دقیق این فعالیتها نشان میدهد که بسیاری از طرحها، به دلیل عجولانه بودن و بیبرنامگی، شکست خوردند و نتیجهی چندان مثبتی به بار نیاوردند.
در دههی 50، با انفجار قیمت نفت، این گمانه پیش آمد که سیل ثروت نفت، دولت و ملتی را در خوشبختی و عزت غرق خواهد کرد. واقعیت اما با دولتی ورشکسته و ملتی جان به لب رسیده و در نهایت انقلابی عظیم، باژگونه شد.
در تاریخ 24 آبان اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران میآید. نیکسون به ایران میآمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (نقل از نطق آیزنهاور در کنگره آمریکا بعد از کودتای 28 مرداد) ببیند.
در سحرگاه روز ۱۸ آبان ۱۳۲۸ حکم اعدام جوان 25 ساله اجرا شد که با ترور هژیر علاوه بر حذف وزیر دربار پهلوی که به تجدید انتخابات مجلس شورای ملی انجامید نقش مهمی در تاریخ معاصر داشت.
پسرم ساعت 10:30 شب به فرمانداری نظامی تهران زنگ زد که خانمی در شرایط وضع حمل قرار دارد و حال او نامناسب است، باید به بیمارستان منتقل شود. از فرمانداری نظامی سوال کردند از کجا زنگ میزنید؛ پسرم گفت از منزل عسگراولادی.
اول مهر ماه ۱۳۴۸، همزمان با بازگشایی مدارس و دانشگاهها در سراسر کشور، دانشجویان دانشگاه شیراز با بخشنامهای مواجه شدند که پوشیدن چادر را برای دختران ممنوع میکرد. در سال ۱۳۵۲ نیز وزیر آموزش و پرورش در برابر پوشیدن چادر از سوی دختران دبیرستانی ایستاد. همچنین نمونههای فراوان مشابهی از اینگونه حرکتها میتوان در دوره پهلوی دوم یافت.
با تمام تلاش رژیم پهلوی در محدود کردن آیتالله خامنهای، حاصل فعالیت ایشان در مشهد در دههی 40 و 50، تقویت اسلام سیاسی و ظهور جوانانی بود که پیرو خط امام بودند. به عبارتی فعالیت ایشان باعث شد تا در اواخر دههی 50، مشهد به یکی از کانونهای مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شود.
گفته مىشود خسروانى وزیر کار عده زیادى از بهائیان وزارت کار را که سمت مهمى در آن وزارتخانه به آنها محول نشده به مرور تغییرات پست داده و امور مهمه وزارت کار را به دست آنان سپرده که مىتوان نام مهندس مجد معاون فنى وزارت کار و پرتو اعظم مدیرکل امور اجتماعى وزارت کار را ذکر نمود.
سوءاستفاده و دزدیهاى فنى و حرفهاى موفقیان در اکثر محافل فرهنگى مسئله روز بوده و منجمله یکى از بازرسان ناحیه 8 اظهار مىنمود که موفقیان در مجامع فرهنگى شایع نموده است که از بستگان علیاحضرت شهبانو فرح مىباشد ....