پوشیدن لباس نو در نوروز اعتقاد و باوری قدیمی است که از دیر باز باب بوده است. و به اعتقاد برخی این رسم از طبیعت اخذ شده است. این باور کهن را در نوشته ها، توصیه ها و توصیف های نوروزی همواره می بینیم که از طبیعت پیروی کنیم، از درختان یاد بگیریم و با آمدن بهار، لباس نو بپوشیم که شگون شادمانی و آرامش است.
از آنجاییکه ایران همواره تحت نفوذ و یکهتازیهای دو قدرت استعماری انگلستان و روسیه قرار داشت؛ بهرهمندی از کمکهای دولت ثالث جهت تعدیل و متوازنسازی نفوذ دو قدرت روسیه وانگلستان، به عنوان یک اصل تاکتیکی، جهت برونرفت از بنبست سیاسی حاضر مورد استفاده قرار میگرفت. این اصل برای اولین بار در بین جنگهای ایران و روسیه و در زمان فتحعلی شاه قاجار با شروع مذاکرات ...
به گواه تاریخ، محمدرضا پهلوی تمایل زیادی به جذب دختران مختلف از ملیتهای مختلف داشت و افرادی مثل عبدالکریم ایادی، پزشک مخصوص دربار پهلوی، حسین فردوست یار غار محمدرضا و بعدها اسدالله علم از دلالان اصلی جذب و معرفی دختران مختلف به شاه ایران بودند. در این سند، نام عاشقانه ای از زنی به نام الگا از معشوقه های گمنام محمدرضا پهلوی مشاهده می شود.
در زمان های گذشته، نیازهای دفاعی و جنگی، حکم می کرد که ساختار های دفاعی را در منطقه ای که بیابانی و خشک است و کوه های چندانی هم ندارد، قرار دهند تا در صورت یورش مهاجمان، شهر دارای ساختار دفاعی مطمئن و غیر قابل نفوذ باشد.
آمریکایی ها که از قدیم در ایران نظامی داشتند هر وقت احتیاج پیدا می کردند از پایگاههای ایران و امکانات ایران با صلاحدید خود استفاده میکردند... حالا بماند که چقدر سوخت مجانی میزدند و اصلا کل بنزین هواپیماها و سوخت کشتی هایشان را از ایران می بردند...
از آنجایی که باستانگرایی یکی از شاخصهای بارز پهلوی اول و دوم می باشد، نهادهای فرهنگی متولی این امر بشدت با تاسیس موسسه ها و برگزاری همایشهای داخلی و خارجی مختلف این روند را سرعت می دادند. در این تصویر اعضای کنگره فردوسی مرکب از دانشمندان و شرق شناسان ایرانی وخارجی در مدخل تالار دارالفنون مشاهده می شوند.
مولفه دیکتاتوری نظامی، خصیصه بارز و مشترک پدر و پسر پهلوی می باشد. آنها یک دلیل برای اثبات مدعای خود آوردهاند و آن رابطه متقابل نهاد ارتش و نهاد سلطنت در بقاء و موجودیت یکدیگر میباشد. به گواه تاریخ هر دو شاه پهلوی، با تکیه بر ارتش توانستند به قدرت رسیده و پایههای سلطنت خود را استمرار بخشند.
نقل است سپهسالا صدراعظم اصلاح طلب ناصرالدین شاه زمانی نگران بدگویی مخالفان از خود نزد شاه بود. ناصرالدین شاه برای رفع این سوء تفاهم متن شیوایی را خطاب به صدراعظم خود نوشته که حاوی نکاتی جالبی است . . .
نصرت الدوله فیروز و علی اکبر داور در کنار تیمورتاش از رهبران حزب بودند. عده زیادی از نمایندگان مجلس و وزراء، بازرگانان، اصناف و دولتمردان عضویت این حزب را پذیرفتند و تدریجاً حزب قدرتی یافت
جامعه ایرانی از دیرباز از افشاء نمودن اموال و دارایی خود خودداری کرده است و همیشه تمایل داشته است که خود را در نر دیگران فقیر و تنگدست جلوه نماید. این ویژگی از دید جهانگردان خارجی نیز پنهان نمانده است
درس کالبدشناسی تا سال 1270 قمری/ 1232 خورشیدی به صورت نظری بود و جز اسکلت و برخی ابزارهای آموزشی ساده چیز دیگر نبود. تا آن زمان استادان دارالفنون اجازه کالبدشکافی نداشتند...
وقتی تهران امروز را می بینیم تصورمان این است که تهران تا بوده همین بوده است. شاید باور این مسئله برای ما دشوار باشد که تهران در ابتدای روزهایی که به عنوان پایتخت ایران انتخاب شد، هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر جمعیتی بسیار کمتر و کوچکتر از امروز بود.
اثاثیه سلطنتی برای نقل و تحویل دادن پایتخت جمع آوری شد. از طرف شاه به دربار لندن و پطرزبورغ تلگراف شد که «چون بدون ملاحظه و بدون جهت قشون روس به طرف پایتخت من می آید لازم دانستم پایتخت خود را تغییر دهم....»
در یکی از اسناد به جای مانده از دوران پهلوی دوم مقامات امنیتی وقت به ارائه گزارشی درباره سوء قصد به حسنعلی منصور پرداخته اند. در یکی از این گزارشها نکات جالبی درباره شعبان جعفری آمده است.
واردات چای تا عصر قاجار کمابیش از هند و چین توسط بازرگانان صورت می گرفت اما در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود که وی مجوز کشت چای را در داخل ایران صادر کرد و در کمتر از ده سال چای به نوشیدنی اول مردم تبدیل شد و جای قهوه را گرفت.
در دوران قدیم شاگردان در درسهای موسیقی دانان معروف شرکت می کردند و با رفت و آمد متوالی نه تنها ردیف را می آموختند، بلکه از روحیه و سبک استادشان نیز تاثیر می گرفتند. در ابتدا، مدارس متعددی در تهران وجود داشتند و علاوه بر پایه های سنتی، امکان فراگیری قواعد نت خوانی و موسیقی اروپایی نزد چند هنرمند از جمله «حسین هنگ آفرین» یا «ابراهیم آژنگ» که در دارالفنون ...
از مظالمی که به مازندرانی ها شده کسی درست آگاه نیست. آقایان! شنیده اید دکان را یک ریال، خانه را سیصد دینار (شش شاهی) و ملک مزروعی را به عشر عایدات سالیانه اش با تهدید و حبس از دست صاحبانش بیرون آوردند . . .