رضاخان با این ادعا که برای زنان آزادی وحقوق بیشتر میآورد، حق انتخاب را با زور و اجبار از آنها گرفت و از همان ابتدا با ارزشهای جامعه ایرانی درافتاد به طوریکه از نهاد خانواده امنیت زدایی کرده و آن را آماج تهدید قرار داد.
در ابتدای اجرای این سیاست برای افزودن اهانت و بدتر کردن وضع زنان چادری، مطرح کرد که زنان بدکاره حق بی حجاب شدن نداشته باشند مگر در بهار که بتوانند شوهر کنند. در واقع تلاش کرد نماد عفت را به نماد بی عفتی تبدیل کند. شاهد این ماجرا نیز انتظار مقالاتی بود که از سوی مجله شهربانی در این زمینه منتشر میشد و آمار جرم و جنایت چادریها را مطرح میکرد. همین امر حمله مستقیم به ارزشهای اصیل خانواده و جامعه بود.
یکی از دستاوردهای این قانون خروج بسیاری از ایرانیان از مرزها و مهاجرت بود، به خصوص عشایر راه افغانستان و عراق را درپیش گرفته و مهاجرت کردند. پس آنچه رضاخان از دستاورد حقوق زنان مطرح میکرد زمینه حصر آنها را در پستوی خانهها ایجاد کرد چرا که بستر فعالیت اجتماعی و امنیت آنها را به خطر انداخت و از بین برد. ماموران شهربانی از برداشتن برقع و روسری از سرزنان محجبه و توهین به آنها از هیچ چیز فروگذار نمیکردند. بسیاری از این زنان به خانوادههای مذهبی تعلق داشتند به همین دلیل از خانه هایشان خارج نمیشدند، چون نمیتوانستند حجاب داشته باشند.