یکی از علل خودکشی داور فشارهایی بود که از سمت رضاشاه متوجه داور بود. این فشارها که ناشی از انتظارات زیاد رضاشاه از داور بود تأثیر زیادی بر روحیه داور داشت و باعث ترس و نگرانی و در نهایت خودکشی او شد..
خودکشی داور و علل آن یکی از موضوعات مرموز و مبهم است که در باب دلایل متعددی ذکر شده است؛ اما یکی از علل این موضوع فشارهایی بود که از سمت رضاشاه متوجه داور بود. این فشارها که ناشی از انتظارات زیاد رضاشاه از داور بود تأثیر زیادی بر روحیه داور داشت و باعث ترس و نگرانی و در نهایت خودکشی او شد:
«رضاشاه دادن ارز را سخت قدغن کرده بود و میگفت رقم آن ولو اینکه خیلی کم و جزئی باشد باید به اطلاع او برسد. به کسی مقداری ارز داده شده و آن مطلب به اطلاع رضاشاه رسیده بود. امیر خسروی را صدا کرده بود که این ارز برای چه داده شده است. او که آدم خوبی هم نبود، میگوید آن را وزیر مالیه تجویز و تصدیق کرده است، رضاشاه سخت متغیر میشود و به داور پرخاش میکند. بطور غیرعمد کلمه پدر سوخته از زبانش جاری میشود، از این واقعه حال داور خیلی دگرگون میشود. آقای جم صحبت میکرد بیرون که آمد جلو عمارت در کنار باغچه پیش او رفتم دلداری دادم که ما نباید دلگیر شویم، اعليحضرت به ما لطف و مرحمت دارند. بعضی مواقع هم باید در مقابل درشتی او تحمل داشته باشیم. گفت نه چیزی نیست، ولی معلوم بود که خیلی ناراحت است. از آنجا به وزارت مالیه میرود و رئیس اداره تریاك را میخواهد و میگوید به من گزارش رسیده است که تریاکهای شما خالص نیست. او میگوید همه آزمایش شده و درست است، داور میگوید که درست نیست. من باید شخصاً آن را بدهم به آزمایش، میگوید برو بك قدری بیاور، به این عنوان مقدار نیم کیلو از او میگیرد و در کیف خود جای میدهد.»
داور با تریاک خودکشی کرد. او کسی بود که همه کار برای رضاشاه کرد؛ اما این مستبد حتی به روشنفکران اطراف خود نیز رحم نکرد.
منبع: ایرج افشار، زندگی طوفانی، خاطرات سیدحسن تقیزاده، قم، موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، 1395، صص 220- 221