خودکشی داور و علل آن یکی از موضوعات مرموز و مبهم است که در باب دلایل متعددی ذکر شده است؛ اما یکی از علل این موضوع فشارهایی بود که از سمت رضاشاه متوجه داور بود. این فشارها که ناشی از انتظارات زیاد رضاشاه از داور بود تأثیر زیادی بر روحیه داور داشت و باعث ترس و نگرانی و در نهایت خودکشی او شد.
رضاشاه بعد از آنکه حکومت را به دست گرفت سیاستهایی را علیه روحانیون به اجرا درآورد تا از قدرت آنان بکاهد. جالب آنکه این سیاستها در تمام حوزهها به کار بسته شد تا قدرت آنان را محدود کند.
حکومت انگلیس از بازیگران فعال در دوره قاجار، همواره ادعا میکرد که حامی مشروطه خواهان است. اما این کشور بعد از روی کار آمدن رضاشاه، به حمایت از او پرداخت و در واقع با شناختی که از رضاشاه داشت، کمک کرد تا او را به قدرت برساند
در دوره رضاشاه بخش مهمی از پولهای کشور به بانکهای نیویورک انتقال یافته بود. جالب است که این موضوع کاملا به صورت پنهانی صورت گرفته بود؛ اما وقوع برخی از مسائل باعث علنی شدن این موضوع شد و مقدار این پول توسط منابع مختلف ثبت شد.
رضاشاه تا پیش از سلطنت، تلاش میکرد به اشکال مختلف نظر مساعد مردم را جلب کند و خود را حامی مردم نشان دهد. اما در مواردی، ذات واقعی او با رفتارهای خشونتآمیزش نمایان میشد و چهره حقیقی او برای مردم ثابت میشد. نمونهای از رفتارهای خشونتآمیز رضاشاه را میتوان در برخورد او با فرماندار اراک مشاهده کرد.
یکی از سیاستهای رضاشاه در دوره حکومتداری، تغییر در وضعیت کشاورزی و مناسبات ارباب- رعیتی در ایران بود. او در این رابطه دست به اقدامات متعددی زد و تغییراتی در این ساختار به وجود آورد. او در قبل این اقدامات، برخی از زمینداران بزرگ را حذف کرد و از آن به نفع خود بهره برد. به گونهای که در پایان سلطنت پهلوی اول، رضاشاه بزرگترین زمیندار ایران بود.
یکی از نمودهای ساخت استبدادی حکومت پهلوی اول را میتوان در سیاستهای اجباری و ناگهانی رضاشاه مشاهده کرد که طی آن بسیاری از افراد مجبور بودند کارهایی را که سنخیتی با فرهنگ عمومی آنها نداشت و برگرفته از فرهنگ غرب بود انجام دهند.
عبدالله خان طهماسبی که مدتی فرمانده لشکر آذربایجان و در موقع ریاست وزرائی سردار سپه سمت استانداری آذربایجان را عهده دار بود، مورد سوءظن رضاخان واقع شد. پهلوی به آذربایجان رفت و او را همراه خود به تهران آورد.
ترور، مهمترین ویژگی حکومت استبدادی رضاشاه بود. او در راستای تکمیل قدرت استبدادی خود افراد و گروههایی را که رقیب و مخالف خود میدانست حذف کرد. قدرت استبدادی او تا جائی پیش رفت که حتی اماکن و شخصیتهای مذهبی نیز از قدرت ویرانگر او مصون نماندند.
زمینداران در دوره رضاشاه تحت مشمول قوانین جدید قرار گرفتند و در مواردی با غصب زمینهای خود از سوی حکومت مواجه گشتند و از این حیث موقعیت آنها با تغییراتی مواجه شد که در ادامه به برخی از این تحولات پرداخته شده است.
طبق یک روایت و به نقل از غلامحسین مصدق آمده است: در آن زمان «ارنست پرون بیمار شده بود و من دکتر جراح او بودم و جان او را نجات دادم. روزی ولیعهد که دوستی نزدیکی با پرون داشت از من پرسید: آیا تقاضایی داری؟ من هم آزادی پدرم را در خواست کردم و گفتم: اگر آزادی او ممکن نیست لااقل در ملک خود واقع در احمد اباد تحت نظر قرار گیرد، به این ترتیب با علاقهای که ...
علیاکبر داور وزیر بانفوذ دوران رضا شاه که شایستگی خود را در طول 15 سال در سمتهای مختلف (10سال وزارت) نشان داده بود، شامگاه 20 بهمن 1315 در سن 51 سالگی دست به خودکشی زد. پیکر نیمه جانش در بامداد 21 بهمن مشاهده شد؛ اما تلاشهای پزشکان نتوانست او را نجات دهد که در نتیجه، ساعاتی پس از روشنایی روز، آفتاب عمرش برای همیشه غروب کرد.
مقارن با حمله متفقین به کشور، ناامنی و هرج و مرج بر کشور حکمفرما شد. در کنار عدم امنیت و ضعف سیاسی رضاشاه، مردم فرصت یافتند تا به راحتی از سیاستهای رضاشاه نقد کنند و بدون واهمه درباره اقدامات او صحبت کنند.
رضاشاه در ظاهر به بسیاری از مظاهر حکومت مشروطه وفادار ماند و هیچکدام از آنان را از بین نبرد؛ اما در عمل اقداماتش بنیان مشروطه را از بین برد و باعث لطمه به نهادهای مدنی گردید. از جمله نهادهایی که در راستای اقدامات رضاشاه لطمه دیدند، مجلس، مطبوعات و قانون اساسی بود.
عریضه ای از اتباع دولت ایران به [رضاشاه] مبنی بر شکایت از اقدام حکومت در تصاحب و غارت اموالشان و اخذ مالیات های گزاف توسط حکومت ، درخواست رسیدگی و استرداد آنها
نامه رسمی فتح اعظم رئیس اداره حسابداری دربار پهلوی به علی ایزدی مبنی بر اعزام منوچهر اعتماد مقدم و هفت نفر از مستخدم همراه با اشیاء درخواستی به موریس. بعد از خروج رضاخان از کشور، رضاشاه در حالی که فکر میکرد به شیلی خواهد رفت، سر از جزیره موریس درآورد.
در هرم قدرت رژیم پهلوی، در مقاطعی بعد از شخص شاه، وزیر دربار قرار میگرفت و در مقاطع زمانی دیگر، این پست همردیف با نخستوزیر و یا یک پله پایینتر از آن قرار میگرفت که این رتبهبندی بستگی مستقیم به شخصیت و زیرکی وزیر دربار داشت. این وزارتخانه برخلاف نامش، جزء وزارتخانههای کابینهی نخستوزیر منتخب دولت محسوب نمیشد و مستقیم زیر نظر شخص شاه اداره میشد....