هفده شهریور 1357 یکی از تاریکترین و خونبارترین روزهای حکومت پهلوی است. در این روز رژیم پهلوی به بهانهی حکومت نظامی بر روی مردم بیدفاعی که در میدان شهداء (ژاله سابق) جمع شده بودند، آتش گشوده و بسیاری را به شهادت رساند. اگر چه رژیم به دنبال تکرار قتل عام 15 خرداد و ایجاد رعب و وحشت در جامعه بود، ولی این بار نتیجه عکس گرفت. این روز که به جمعه سیاه ...
بر اساس این سند خسروانی در مقابل تعریض نکردن یک جاده، چند میلیون تومان پول رشوه گرفته است. در بخشی از این سند آمده است: «موقعی که دبیر کل حزب اکثریت که بدون داشتن سواد و شخصیت اجتماعی و سیاسی به چنین مقامی رسیده دزد و رشوهخوار از کار درآید چگونه میتوان چنین حزبی را پاسدار انقلاب نامید.»
متوسلیان در دوران خدمت سربازی، فعالیتهای مذهبی و سیاسی داشت و مخالفت خود را با دودمان پهلوی بیان میکرد. پس از پایان دوره سربازی، در یک شرکت تأسیساتی خصوصی استخدام شد و پس از چند ماه، به خرمآباد منتقل شد و بهفعالیتهای سیاسی- تبلیغی خود ادامه داد.
برداشتن عکس «محمدرضا پهلوی» از مغازههای شهرستان کرج در سال 1357 موضوع سندی است که در ادامه می آید. بر اساس این سند بسیاری از کسبهی شهرستان هشتگرد با هدایت وعاظ این شهر، عکسهای محمدرضا را از مغازهها گردآوری و «تمثال شاهنشاه آریا مهر را پاره نمودهاند»
در روز ۷ مرداد ۱۳۰۴، مدرس به همراه شش تن دیگر از نمایندگان مخالف رضاخان رئیسالوزراء را به دلیل سوء سیاست داخلی و خارجی، قیام و اقدام بر ضد قانون اساسی و حکومت مشروطه استیضاح نمودند.
سند حاضر نشان میدهد که حکومت پهلوی با علم به تناقض «استخدام بهائیان» با قوانین و مقررات استخدامی، سعی میکرد حضور آنها در لایههای مختلف دیوانسالاری کشور را به هر شکل ممکن نادیده بگیرد. حکومت برای این کار حتی فرمهای مربوط به اطلاعات کارمندان را با صرف مخارج گزاف مجدداً تهیه و توزیع کرده است.
حبيبالله ثابت معروف به ثابت پاسال در سال 1282 ش در يك خانوادهي يهودي بهائيشده، در تهران به دنيا آمد. اجداد او از يهوديان كاشان بودند. پدر او در اواسط عمر به فرقهي ضالهي بهائيت پيوست. حبيبالله ابتدا كارگر سادهي تعمير دوچرخه بود، سپس رانندهي كاميون شد و گاراژي براي تعمير اتومبيل ساخت.
سند حاضر یکی از ده ها مورد اسناد ساواک در زمینه بذل و بخششها و ولخرجی های بی حساب و کتاب پهلوی ها به نفع قدرت های بیگانه است و اینکه بابت این کمک ها حتی اجازه انعکاس مطلوب آن در رسانه ها و بازتاب دادن به آن و تبلیغ درباره آن را به مطبوعات نمیدادند.
غلامرضا پهلوی ششمین فرزند و سومین پسر رضا شاه بود.مادرش پس مدت کوتاهی بر اثر ناسازگاری از رضا شاه جدا شد و در خانهای که برای وی در نظر گرفته شده بود با تنها فرزندش زندگی میکرد. غلامرضا پس از تحصیلات ابتدایی به همراه سه تن از برادران ناتنیاش (عبدالرضا پهلوی، احمدرضا پهلوی و محمودرضا پهلوی) برای ادامه تحصیل به مدرسه انستیتو لو روزه سوییس فرستاده شد ...
در این سند که ترجمه ای از مقاله روزنامه "نواي وقت" چاپ لاهور با عنوان "روابط سياسي بريتانيا با ممالك اسلامي" می باشد. اهداف استعمار جهت نفوذ در جهان اسلام تجزیه و تحلیل میشود.
در خاندان پهلوی، «فساد» خصوصیتی مشترک است که به واسطه تربیت خانوادگی از پدر به تکتک فرزندان منتقل گردید و همه فرزندان رضاخان ـ پسر و دختر ـ در خصلت فاسد بودن، همگون پدرشان بودند. محمودرضا پهلوی، ششمین فرزند رضاشاه و دومین فرزند او از عصمتالملوک دولتشاهی، آیینه تمامنمای فساد بود.
دکتر عسگری دندانپزشکیست که حقوق هم خوانده بود و به جای پرداختن به مطب و یونیت و صندلی دندانپزشکی و پذیرش بیمار، پشت میز سر دبیر و مدیر مسوول جراید پر هیاهوی تهران، به مهارت، جا خوش کرد چندین و چند شغل عوض کرد. با شاه و وکیل و وزیر در افتاد و کلنجار رفت تا از مملکت محروسه ایران تارونده شد!
سند زیر روایت دخالت نهادهای امنیتی در امور فرهنگی است. ساواک برای اهل قلم تعیین تکلیف میکند و نویسندهای که کار نشر اثرش را به صورت قانونی پیگیری کرده، مجبور به جمعآوری کتابهایش میکند.
در جریان انقلاب اسلامی و مبارزه با طاغوت؛ روحانیون بیش از سایر اقشار حضور داشته و بیشترین هزینهها را متحمل گردیدند. کسانی چون شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی شربت شهادت را نوشیدند و کسانی دیگر سالها تبعید و شکنجه و زندان را به جان خریدند تا اندیشههای امام خمینی (ره) که عصاره ناب اسلام بود را در ایران انتشار دهند.
ریخت و پاشهای خانوادهی پهلوی چنان گسترده بوده است که در کمتر مقطعی از تاریخ ایران میتوان مشابه آن را مشاهده کرد. اعضای این خانواده حتی جزییترین ضروریات زندگی خود را از خارج وارد و از این طریق مبالغ هنگفتی را از کشور خارج میکردند.
خانواده پهلوی برای برگزاری مهمانیهای مجلل که اغلب به عیاشی در آن می پرداختند همواره از جیب ملت خرج کرده و از مجلل ترین مراکز فروش خارج از کشور لوازم عیاشی خود را تهیه می کردند.
رضا حکمت فرزند حاج حسام الدین شیرازی معروف به سردار فاخر از جمله سیاستمداران طرفدار انگلیس بود که در اکثر سالهای مجلس پانزدهم تا بیستم ، ریاست آن را بر عهده داشت .