یکی از نزدیکترین دوستان شاه را باید همین امیر هوشنگ دولو دانست که معروف بود در معاملات قاچاق تریاک و خاویار و خیلی کارهای دیگر دست دارد. او اهل بازی ورق و این حرفها نبود و بیشتر یک آدم محفلی و منقلی و اهل بزم به شمار میرفت و آنطور که گفته میشد وسایل بزم و زن بازی شاه را فراهم میکرد.
بعد از آنکه موضوع وجود منابع نفتی در جنوب ایران مطرح شد، بسیاری از افراد و گروههای سیاسی آینده روشنی را برای خوزستان متصور شدند. کرزن از جمله کسانی است که چنین تصوری را در کتاب خود مطرح کرده بود. با این منظور از پیشبینی خوزستان روشن، چپاول اموال نفتی آن بود که از طریق اقدامات خاص انگلیس از طریق تامین امنیت آن با ترفندهای مختلف به وجود آمد
حکومت پهلوی دوم سیاست خارجی خود را همراهی با بلوک غرب قرار داده بود. این موضوع باعث شده بود تا رابطه با شرق دچار خلل و آسیب شود. بنابراین روابط با بلوک شرق کاملا تحت تاثیر رابطه با غرب و آمریکا بود
بعد از کودتای 28 مرداد 1332 امینی نقش پررنگی در تامین منافع آمریکا بر عهده گرفت. او در دولت زاهدی به یکی از چهرههای حامی آمریکا تبدیل شد و برای تامین منافع این کشور از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد
حکومت محمدرضا پهلوی یک حکومت به معنای دقیق کلمه آمریکایی بود. از این رو در شرایطی که شاه در سراشیب سقوط قرار گرفته بود نیز آمریکا می بایست به درمان آشوب های داخل کشور برمی خاست. اما آن طور که پیروزی انقلاب نشان داد، ایالات متحده از انجام و تحقق این خواسته عاجز بود . . .
از فروغی به عنوان یکی از چهرههای مطرح در تاریخ معاصر ایران یاد میشود. او یک انگلوفیل بود و انگلیسیها اعتماد زیادی به او داشتند. از این رو در بسیاری از دورههای سیاسی حساس از او به عنوان مهره خود استفاده کردند
حسن تقیزاده یکی از مخالفان اصلی شیخ فضلالله نوری بود. تقیزاده در گروههای سیاسی افراطی همچون گروه دمکرات عضویت داشت و شیخ فضلالله نوری نیز مخالفت خود را با موارد غیراسلامی قانون اساسی مطرح میکرد. با این حال اختلاف این دو نفر در تصویب قانون اساسی به اختلافی فاحش تبدیل شد
در تشکیل قرارداد کنسرسیوم افراد زیادی دخیل بودند. در کنار حامیان شاه، چهرههای مختلفی از جمله حامیان آریکا نیز قرار داشتند. علی امینی از جمله این افراد بود که تلاش زیادی را برای تامین منافع نفتی آمریکا در ایران به کار برد
بسیاری از دولتمردان پهلوی دوم با محافل یهودیت در ارتباط بودند و حتی اسرائیل را به رسمیت میشناختند. امیرعباس هویدا نیز از جمله این افراد بود که ارتباط بسیاری نزدیک و دوستانهای با یهودیت و محافل وابسته به آن داشت
شاه همواره مدعی حمایت آمریکا از انقلابیون بود. او به دلیل بدبینی و بیماری خود، معتقد بود که آمریکا پشت او را خالی کرده است. این در حالی بود که آمریکا طی پیامهای مختلف، درصدد بود عکس این موضوع را ثابت کند
کشور ایران اهمیت زیادی برای آمریکا داشت. در واقع ایران به رهبری محمدرضا شاه، کشوری مهم در خاورمیانه محسوب میشد. دلایل اهمیت ایران متاثر از عوامل مختلفی بود. مهمترین موضوع، عوامل سیاسی بود؛ اما در کنار آن مسائل اقتصادی نیز اهمیت زیادی داشت
جبهه ملی در زمان تاسیس، جبهه واحدی نبود؛ بلکه متشکل از چندین حزب سیاسی بود. احزابی که هر کدام با رهبری فردی، داعیه سیاسی متفاوتی داشتند؛ اما در نهایت همه آنها به دلیل اشتراکات سیاسی، جبهه ملی را به وجود آوردند.
موضوع حمایت از شاه در برابر انقلابیون، موضوعی بود که توسط بسیاری از نهادها و شخصیتهای سیاسی آمریکا مطرح شد و طرفداران خاص خود را داشت. جالب آنکه آمریکا پیرامون حذف شاه از قدرت بسیار نگران بود و به هر ترتیبی قصد حمایت از شاه را داشت
در مذاکرات صلح ایران و انگلیس که در زمان ناصرالدین شاه منعقد شد، ناپلئون بناپارت نیز نقش اساسی داشت. این معاهده گرچه مربوط به فرانسه نبود اما بر فرانسه نیز تاثیراتی را به همراه داشت. علاوه بر این در زمان انعقاد قرارداد، نظرات و دیدگاههای متفاوتی وجود داشت، اما در نهایت این معاهده بدون توجه به نظر دیگران به بغداد امضا و ارسال شد.
مقارن با آغاز جنگ جهانی اول، بسیاری از روحانیون نسبت به حوادث سیاسی کشور سیاست انفعال را در پیش گرفتند. البته این موضع بعدها تغییر کرد. با این حال آنچه که مهم است مواضع متفاوت علما در این دوره در مقایسه با دوره مشروطه بود. این موضوع دلایل خاصی داشت
آمریکا بعد از پایان جنگ جهانی دوم به عنوان بازیگر خارجی وارد عرصه سیاسی ایران شد. بسیاری معتقدند که آمریکا تا پیش از کودتای 28 مرداد 1332 نقش چندانی در امور مختلف ایران نداشت؛ اما این کشور یکی از طراحان برنامههای مختلف اقتصادی و اجتماعی ایران از جمله سازمان برنامه بود
بعد از کودتای 28 مرداد، شاه سیستم دو حزبی را به تقلید سیاسی از کشورهای غربی انتخاب کرد و نمایندگان مورد اعتماد خود را در راس آن دو حزب قرار داد. جالب آنکه علیرغم آنکه هر دو حزب و اعضای آن توسط شاه انتخاب شده بودند اما در زمان انتخاب دولت، انتخابات نمایشی به راه میانداختند و از هر دوز و کلکی نیز برای سبقت گرفتن در نمایش خود استفاده میکردند
در دوره رضاشاه، بسیاری از محصلین برای کسب دانش غربی به کشورهای مختلف اروپا اعزام شدند. تصور بر این بود که این افراد بعد از بازگشت به کشور بتوانند در بسیاری از سازمانهای مدیریتی فعالیت کنند و خدمات مناسبی را ارائه دهند. بسیاری از این افراد در دوره حکومت پهلوی دوم به کار مشغول شدند؛ اما نتوانستند اقدام خاصی انجام دهند
تاسیس حزب مردم با دو هدف عمده صورت گرفت، حزب از یک سو میتوانست تجلی دموکراسی دروغین باشد و از سویی میتوانست مخالفان حکومت را نیز جذب کند و با سرگرم کردن آنها در این حزب، تهدید آنها را از بین ببرد. از این رو یکی از گروههای مهم در کادر سیاسی حزب مردم، اعضای حزب توده بودند