پس از اعلام موجودیت فرقه دموکرات در ایران پیشه وری و قوام با هم به مذاکره پرداختند. مسئله مهم این بود که ایجاد فرقه دموکرات نه برآمده از خواست مردم که مسئله ای تحمیلی از سوی شوروی بود و این مسئله در حمایت روسها از فرقه مشخص بود:
پیشه وری چند جلسه با قوام ملاقات کرده بود. اختلاف در همان مساله تشکیلات قشونی و ریاست آن بود. پیشه وری فقط قائل بود که یک نفر به تنهایی، آن هم به انتخاب آنها، از طرف مرکز بیاید. قوام مقاومت داشت. بالاخره پس از سه هفته اقامت و صحبت بسیار، یکدفعه پیشه وری تصمیم به مراجعت گرفت و صبح زود به میدان طیاره رفت که با طیاره شوروی عازم تبریز باشد. آن روز طیاره به بهانه بدی هوا حاضر نشد. از همان میدان طیاره یکسری به سفارت تبریز رفته و تا مدتی آنجا بودند. در دستگاه این حضرات عده ای فدایی هم بودند که به کلی ملبس به لباس نظامیان شوروی، پالتوی بلند، چکمه، کلاه کوچک، افسران هم همان سردوشی ها را استعمال می کردند.
1-محمد ولی میرزا فرمان فرماییان، از روزگار رفته حکایت(پراکنده ها)، به کوشش منصوره اتحادیه و بهمن فرمان، تهران، کتاب سیامک، 1382، ص 48