عاشیقان نخستین نوازندگان محلی بودند که با قوپوز( ساز عاشقی) آلام و امیدهای مردم سرزمینشان را فریاد می کشیدند. انسانهایی آگاه و مورد اعتماد که با شعرها، داستانها، آهنگها و سروده های خود مردم را در غلبه بر مشکلاتشان یاری می دادند. عاشیقها در شادی و غمهای مردم شریک بودند . . . .
اگرچه آقامحمدخان با لشکرکشی به گرجستان و قفقاز، جنایات بسیاری را انجام داد و مردم بسیاری را کشت و یا مجروح کرد، اما پس از آن روس ها نیز ظلم های بسیاری به مردم این منطقه کردند. این ظلم ها بسیار وسیع و گسترده تر از ظلم های سپاه ایران و آقامحمدخان بود و متاسفانه در تاریخ نگاری جنگ های ایران و روس عمدتا این مسئله به فراموشی سپرده می شود.
رضاخان در راستای تحقق بخشیدن به اهداف تجدد خواهانه خود و در ذیل قانون متحد الشکل کردن لباس مردان، اولین اصلاحات را از دربار پهلوی آغاز نمود و کارمندان دربار را به ملزم به پوشش های غربی و با همان کلاه پهلوی معروف خود نمود.
در واقع در دوره رضاخان، مردم از ناحیه حکومت امنیتی نداشتند؛ از مردم عادی تا وزرای دولت هر لحظه ممکن بود بدون تشریفات رسمی بازداشت، زندان و یا توسط پزشک احمدی به طرز مرموزی کشته شوند . . .
نتایج مشروطه آنچنان بود که بسیاری از کسانی که عهد ناصری را دیده بودند از اینکه در انقلاب مشارکت داشتند پشیمان بودند. گویی انقلاب تنها برای به پیش بردن حرف عده محدودی روشنفکر بود
واردات چای تا عصر قاجار کمابیش از هند و چین توسط بازرگانان صورت می گرفت اما در زمان ناصرالدین شاه قاجار بود که وی مجوز کشت چای را در داخل ایران صادر کرد و در کمتر از ده سال چای به نوشیدنی اول مردم تبدیل شد و جای قهوه را گرفت.
واقعیت این است که بیش از هر چیز تخاصم میان روس و انگلیس و لزوم استقلال ظاهری ایران به عنوان حائل میان این دو بود که سبب می شد تا نام ایران باقی بماند. اگر نه دولت مرکزی ایران توانایی اداره کشور را نداشت...
در آن روزها، منظره ازدحام مردم گرسنه در اطراف نانوایی ها، به راستی دل خراش و تکان دهنده بود: مردم، پس از ساعت ها انتظار در صف های طولانی که اغلب به کشمکش و زد و خورد منجر می شد، حداکثر می توانستند به چند قرص نان دست یابند...
رضاخان در راستای تحقق بخشیدن به اهداف تجدد خواهانه خود و در ذیل قانون متحد الشکل کردن لباس مردان، اولین اصلاحات را از دربار پهلوی آغاز نمود و کارمندان دربار را به ملزم به پوشش های غربی و با همان کلاه پهلوی معروف خود نمود.
در کنار سقائی و آب فروشی بوسیله مشک، جماعتی هم بودندکه بوسیله کوزه و یا سبو و یا لاوک و انواع دیگری از وسایل شکستنی سفالین که مقدار معتنابهی در آن آب جای میگرفت به درخانه ها می رفتند و آب به اهل خانه می فروختند...
در سال 1972 موقعی که شاه و ملکه برای اسکی بازی در سن موریتس به سر می بردند، شاهزاده "دولو" (یکی از منسوبین و دوست نزدیک شاه ، که انحصار تجارت خاویار ایران را دردست داشت) به جرم قاچاق مواد مخدر توسط پلیس سوئیس دستگیر شد....
مرگ مشکوک و معماگونه استالین در نهم مارس سال 1953 میلادی را باید یکی از معماهای تاریخی ای دانست که هنوز هم به رغم گذشت بیش از یک قرن از وقوع آن اسرار آن هویدا نگشته است. فارغ از چگونگی مرگ این دیکتاتور نکته دارای اهمیت آن است که به محض انتشار خبر درگذشت استالین مردم بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای غربی از شنیدن این خبر خوشحال شدند.
نارضایتی رو به گسترش مردم و تنفر آنها از تبلیغات عوام فریبانه ی رژیم، حتما محافل مذهبی را نیز فرا گرفته بود که باعث شد شاه دستور دهد در یکی از مراسم مذهبی، ملایی وابسته، در مقابلش از اوضاع نا بسامان کشور انتقاد کند.
غلامرضا تختی از جمله چهره های سرشناس ورزشی بود که همچنان که در دل مردم جایگاه ویژه ای داشت مورد تنفر خاندان پهلوی بود. دلیل این امر نیز روشن بود. پهلوی ها هیچ فرد محبوبی را تحمل نمی کردند . . .
کمیته مجازات و تروریست های آن معتقد بودند اگر جاسوسی که ریشه فساد است از بن برانداخته شود مملکت روی اصلاح را خواهد دید در غیر این صورت مانند سرطان تار و پود زندگی مردم را در بر خواهد گرفت و همه چیز را زیر نفوذ خود قرار خواهد داد.
در این حوزه، یعنی حوزه ی روابط خارجی و بین الملل، شاه بر عکس ] امور داخلی[، منزوی و خارج از دسترس نبود و باعث خوشحالی اش می شد که طرف حسابش باشی. اما در مورد مسائل مربوط به سیاست داخلی ایران ، نمی توان گفت که رویه ی مشابهی داشت.
از سنه دوم چنین برمىآید که لیستى است که توسط شاپشال خان یهودى روسى معروف و استاد پیشین محمد على شاه براى یکى از دوستان روسى خود ارسال و در آن از جواهرات و سایر اشیاء باارزشى صحبت مىشود که با وثیقه گذاشتن آنها شاه توانست از بانک روسى وام دریافت کند تا به مزدورانش جهت برپایى قیام مذکور بپردازد
روز گذشته یک اجتماع بی نظیر در میدان بهارستان تشکیل داده و چندین ساعت ناطقین و سخنرانان مجمع مسلمانان مجاهد و حزب زحمتکشان ملت یران و حزب ایران درباره پنج ماده مداخلات ظالمانه دیوان دادگستری بین المللی صحبت می کردند.