ارتش حکومت پهلوی، روابط چندان نزدیک و خوبی با مردم نداشت. این موضوع گرچه ناشی از عوامل متعدد بود، اما یکی از دلایل اصلی آن، انتظارات و تربیت خاص نظامیان توسط حکومت بود. این موضوع نقش مهمی در دور شدن نظامیان از مردم داشت.
شهید بهشتی، یکی از روحانیون دلسوز و مردممدار بود. درواقع رافت نسبت به مردم حتی به دشمنان اسلام نیز یکی از ویژگیهای بارز ایشان بود که گاه از سوی برخی از علما مورد انتقاد نیز قرار میگرفت.
در دوره رقابت شوروی و آمریکا، چندین دکترین سیاسی از سوی آمریکا مطرح شد که بخش مهمی از آنها به حامیان آمریکا و یا کشورهای جهان سوم مربوط بود. دکترین کندی از جمله این دکترینها است که طرح آن تحولات تازهتای را برای ایران به همراه آورد
ایران به طور کامل تابع سیاست های آمریکا در منطقه و جهان بود. در اوج جنگ سرد و زمانی که آمریکا و شوروی در آستانه جنگ با یکدیگر قرار داشتند، ایران نیز حالت تخاصمی خود با شوروی را حفظ کرد و در مقابل در زمانی که خبرها حاکی از تلطیف جنگ سرد شد، ایران نیز به سمت شوروی حرکت کرد...
وقتی موضوع رفراندوم انقلاب سفید مطرح شد، بسیاری از مردم و روحانیون به مخالفت با آن برخواستند. مخالفت برخی از روحانیون با این لایحه به حدی زیاد بود که خواهان اقداماتی خاص جهت متوقف کردن آن بودند. روحانیون قبل از انجام آن اقدامات، با امام مشورت میکردند؛ اما امام با هر اقدام مخالفتآمیز در برابر رفراندوم نیز موافق نبودند
موضوع فرهنگی و تعارضات مربط به آن یکی از مشکلات اصلی حکومت پهلوی بود که باعث ایجاد فاصله و اختلاف میان حکومت و مردم نیز شده بود. این نوع تعارض منشا بدبینیهای خاصی از سوی مردم نسبت به حکومت پهلوی و از جمله خاندان پهلوی بود
با توجه به پذیرش احکام و مقررات نورانی دین مقدس اسلام توسط اکثریت ملت ایران، مفهوم حکمرانی و نحوهی اِعمال حاکمیت در نظام جمهوری اسلامی ایران متناسب با آموزههای دینی و فرهنگی جامعه است. قانون اساسی ایران در اصول متعددی حق حاکمیت را به عنوان یک حق الهی معرفی و آن را متعلق به ملت دانسته است به نحوی که اداره تمامی امور کشور باید از طریق انتخابات برگزار ...
مجلس به دلیل بعد استبدادی حکومت، عملا هیچ اختیاری در برابر رضاشاه نداشت. با این حال بعد از تصفیه مخالفان رضاشاه، مجلس نیز ماهیتی ضدملی پیدا کرد و به ابزاری فرمایشی جهت برآوردن منویات حکومت تبدیل شد.
افرادی که در دفت امام حضور داشتند هر کدام به کاری مشغول بودند. کارهای مربوطه طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشد که همگی در راستای فعالیتهای سیاسی و فرهنگی بود. چنانچه بسیاری از کسانی که در دفاتر مربوط به امام حضور داشتند بر کار و فعالیت شبانه روزی تاکید داشتند.
آمریکا بعد از اتمام جنگ جهانی دوم که مصادف با سقوط حکومت رضاشاه بود، وارد صحنه سیاسی ایران شد. البته حضور این کشور تا قبل از کودتای 28 مرداد چندان پررنگ نبود. اما بعد از کودتا آمریکا به مهمترین بازیگر خارجی در ایران تبدیل شد:
بسیاری از درجهداران نظامی، به دلایل سیاسی به جایگاههای بالای نظامی دست مییافتند. در کنار اقدامات سیاسی، قتل، حذف و شناسایی مخالفان حکومت از دیگر اقداماتی است که نظامیان جهت ارتقا نظامی به آن متوسل میشدند.
رضاخان به اصول دموکراسی و نهادهای مدنی همچون حزب، اعتقادی نداشت. او وجود افراد قوی ولو تابع را نیز مانعی در برابر قدرت خود میدید و تنها بر ارتش قوی تکیه داشت. از این رو افرادی چون تیمورتاش علیرغم دوستی نزدیک با شاه، به راحتی از دایره قدرت سیاسی کنار گذاشته شدند
موضوع آزادیهای سیاسی یکی از بزرگترین مطالبات مردم از حکومت پهلوی بود. معترضان معتقد بودند که آزادی سیاسی آنان که با تلاش فراوان در حکومت مشروطه به دست آمده بود، نقض شده است. نمود این خفقان را میتوان در آزادی نسبی سیاسی در سال 57 و از زبان یک شاهد عینی خارجی مشاهده کرد
یکی از کسانی که توسط گروه فدائیان اسلام ترور شد، احمد کسروی بود که با ارائه تحلیلهای شخصی از دین اسلام، بسیاری از اصول دینی را زیر سوال برد. با این حال، کسروی قبل از آنکه مورد ترور واقع شود، با صفوی بر سر برخی از اختلافات به پای منازعه نشسته بود.
برخی در آستانه انقلاب معتقد بودند که حساب کار فرح از شاه جدا است و او با اقدامات خاص خود، جایگاه متفاوتی در اذهان مردم دارد. اما برخلاف این تصور، چهره فرح نیز به دلیل برخی از اقداماتش، کاملا خدشهدار شده بود.
شاه برای بخش نظامی، اهمیت زیادی قائل بود و از همین رو بودجه کلانی را در بخش خرید تسلیحات و آموزش نیروهای متخصص اختصاص داده بود. اما علیرغم توجهات ویژه به این بخش، انتظارات او هیچگاه تحقق نیافت و این بخش با ضعفها و کاستیهای اساسی مواجه بود.
حکومت پهلوی در زمان اوج گرفتن تظاهرات مردمی در سال 57، به اقدامات متعددی متوسل میشد تا مخالفان را افرادی خرابکار جلوه دهد. یکی از این اقدامات، کشف توطئههایی بود که ظاهرا هیچ کدام وجود نداشتند و تنها از سوی حکومت مطرح میشدند.
حسنعلی منصور فرزند علی منصور (وزیر و نخستوزیر عصر پهلوی) و نوهٔ دختری حسن رئیس ظهیرالملک (حکمران و دولتمرد عصر قاجار و پهلوی) بود.
جالب اینجاست که پدر و پسر را عمال بیگانه در کشور به مقام نخست وزیری رساندند. در نوروز ۱۳۲۹ منصور با حمایت روشن سفارت و شخص سفیر بریتانیا یعنی لوروژتل، پس از ساعد مراغهای، نخستوزیر شد، زیرا انگلیسیها او را قادر به ...
وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره حکومت پهلوی، در نازلترین سطح خود قرار داشت و همین موضوع صدای حامیان حقوق بشر و حتی برخی از متحدان غربی شاه را درآورده بود. اما شاه با بدبینی، ضمن رد هر گونه انتقادی، مدعی بود که هیچ شکنجهای در ایران وجود ندارد.